به وبلاگ سبزان سبز اندیش ایران خوش آمدید. برای دلگرمی ما، نظر یادتون نره

این وبلاگ رو راه اندازی کردم تا کمکی هر چند ناچیز در پیروزی جنش سبز و مردمی ایران کرده باشم. برای همه بزرگان جنبش دعا کرده و از خداوند سلامتی و توفیق آنها را خواستارم

۱۳۸۸ مهر ۵, یکشنبه

کامران دانشجو

همکار کامران دانشجو اتهام رونويسی از يک مقاله علمی را رد کرد

همکار وزير علوم جمهوری اسلامی ايران در نگارش مقالهای که گفته شده رونويسی از يک مقاله علمی ديگر بوده اتهام طرح شده مبنی بر سرقت علمی را رد کرد. وبلاگ نشريه معتبرِ علمی نيچر اخيراً نوشته بود کامران دانشجو وزير علوم دولت دهم و همکار وی مجيد شهراوی مقاله علمی سه پژوهشگر کُره جنوبی را رونويسی کرده و به نام خود به چاپ رسانده اند. مجيد شهراوی ميگويد اين مقاله بخشی از پايان نامه دکترای او بوده و با تائيد هيات داوران چاپ شده است. وی در پاسخی که در خبرگزاری مهر منتشر شده گفته است تفاوتهای بسيار زيادی از نظر علمی بين مقاله وی و مقاله پژوهشگران کُرهای وجود دارد. پبشتر برخی وب سايت ها از جعلی بودن مدرک دکترای کامران دانشجو خبر داده بودند. آقای دانشجو در دولت قبلی محمود احمدی نژاد مسؤل برگزاری دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری اسلامی بود.

۱۳۸۸ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

مصاحبه احمدی نژاد با إن بی سی

احمدی‌نژاد در گفت‌وگو با ان بی سی: آزادترين نوع بيان در ايران است، مشی من خيلی باز است مخالفين من بدون نگرانی حرف‌هايشان را می‌زنند
  ايسنا:
ايران برای ايجاد تغيير اساسی در سياست‌های آمريکا، به اوباما کمک می‌کند


رييس جمهور در آستانه سفر به مقر سازمان ملل متحد با شبکه "ان بی سی" آمريکا گفت‌وگو کرد و به پرسش‌های مجری شبکه "ان بی سی" در حوزه‌های مختلف منطقه‌ای و بين‌المللی پاسخ گفت.

به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا به نقل از دفتر امور رسانه‌ای رياست جمهوری، متن اين گفت‌وگو به اين شرح است:


ملت ايران هميشه اهل گفت‌وگو و منطق است

ان.بی.سی: آقای رييس جمهور ما الان در لحظات خطيری هستيم در لحظات خطير تاريخی اين‌که ممکن است ايران و آمريکا يک گفت‌وگوهايی را شروع کنند، شما چه انتظاراتی از ايالات متحده در اين لحظات خطير تاريخی داريد؟

رييس جمهور - بسم الله الرحمن الرحيم. اللهم‌ عجل‌ لوليک‌ الفرج‌ والعافيه والنصر واجعلنا من‌ خير اعوانه‌ و انصاره‌ والمستشهدين‌ بين يديه

من ابتدا يک سلام گرم دارم به مردم آمريکا و برای آنها و همه ملت ها آرزوی سلامتی و سعادت دارم همان‌طور که اشاره کرديد جهان در آستانه تحولات بزرگ است يک دوران به پايان رسيده و دوران جديدی آغاز شده مناسباتی که بيش از ۶۰ سال بر دنيا حاکم بودند اينها به پايان راه رسيدند و بايد مناسبات جديدی بر مبانی جديدی بر پا شود تا جهان به سمت صلح و آرامش حرکت کند ما هميشه اهل گفت‌وگو و منطق بوديم امروز هم همان است به نظر من برای ما اتفاق خاصی نمی‌افتد اما اميدوارم هر اتفاقی که می‌افتد به نفع ملت‌ها به نفع صلح و برادری و دوستی در جهان باشد.


ايران به اوباما برای ايجاد تغييرات اساسی در سياست‌های آمريکا کمک می‌کند

ان.بی.سی: به نظر می‌رسد که شما معتقديد که پرزيدنت اوباما کسی هست که می‌توانيد باهاش کار کنيد و معامله کنيد شما احساستون و نظرتون درباره رييس جمهور آمريکا چيست؟

-رييس جمهور: البته من واژه معامله را در مراودات بين المللی نمی‌پسندم. ما فکر می کنيم بايد همکاری و همراهی را به جای معامله بگذاريم صلح و امنيت و دوستی چيزی نيست که بدون همکاری صادقانه به وجود بيايد همه بايد صادقانه همکاری کنند و همراهی کنند. آقای اوباما با شعار تغيير وارد عرصه مديريت شدند ما هم از اين شعار استقبال کرديم مردم آمريکا هم استقبال کردند ما فکر می کنيم هم دنيا و هم سياست های آمريکا نيازمند تغييرات جدی و اساسی هستند و اعلام هم کرديم اگر تغييرات اساسی اتفاق بيفتد استقبال می کنيم و کمک می کنيم که اين اتفاق بيفتد من فکر می کنم آقای اوباما کسی است که اگر اراده بکند که تغييراتی را ايجاد بکند گر چه با مشکلات سنگينی مواجه خواهد بود، اما می تواند بخشی از آن چيزی را که اعلام کرده محقق بکند. توی اين هشت نه ماهی که ايشان به عنوان رييس جمهور هستند ما شاهد تغييرات جزيی در ادبيات سياسی هستيم و بعضی کارهای معمولی که در جای خودش مهم است اما کاری نيست که در مناسبات جهانی تاثير تعيين کننده داشته باشد اميدواريم که ايشان به سمت تغييرات اساسی حرکت بکنند ما هم منتظريم.


همه دارندگان سلاح‌های اتمی و شيميايی و بيولوژيک بايد خلع سلاح شوند

ان.بی.سی: آقای اوباما می‌گويند که ما می خواهيم جهان را يک جهان امن‌تری ايجاد بکنيم و در اين زمينه بعضی از کشورها دارند کمک می کنند آيا شما ممکن است نظرتان را تغيير بدهيد و در مورد موضوعات هسته‌ای و برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ايران صحبت بکنيد؟ اگر نمی خواهيد در اين مورد صحبت کنيد که اعلام کرديد چه چيزی را می خواهيد در موردش صحبت بکنيد چه چيزی را می خواهيد در موردش مذاکره بکنيد که بتواند يک موضوع درجه اول برای جهان و برای امنيت جهان باشد؟

- رييس جمهور: ما فکر می کنيم اينکه يک کشوری يا دو کشور فکر کند که صاحب جهان هستند و آنها هستند که تصميمات مهم جهان را می گيرند و بقيه بايد با آنها همراهی بکنند اين دورانش به پايان رسيده امنيت جهانی جز با مشارکت واقعی همگانی امکان پذير نيست ما به شدت مخالف درگيری‌ها، اشغالگری ها و توسعه سلاح های گوناگونيم فکر می کنيم همه کسانی که سلاح‌های اتمی و شيميايی و بيولوژيک دارند اينها بايد خلع سلاح بشوند هر کس که هست و آنهايی که تعداد بيشتری بمب دارند آنها بايد زودتر خلع سلاح بشوند البته مسائل اقتصادی هست مسائل سياسی هست امروز دنيا با چالش های سنگين اقتصادی و فرهنگی مواجه است اينها فقط با همکاری و همراهی قابل حل است اما اگر يک دولتی خيال کند که او محور و او تصميم می‌گيرد و ديگران را با خود می‌سنجد اين اشتباه است و اين نتيجه نخواهد داد.

عدالت همه مسائل را حل خواهد کرد

ان.بی.سی: شما در مورد اين نياز صحبت کرديد که جهان بايد خلع سلاح بشود و در عين حال ايران در آستانه رسيدن و دستيابی به سانتريفيوژهايی است که در راستای همان برنامه اتمی‌اش هست شما هم‌چنين ضربت خانه‌های موشک‌های خود را افزايش داديد و يکی از نگرانی‌های آژانس بين المللی انرژی اتمی اين است که هنوز نتوانسته به برخی از برنامه های شما دست پيدا بکند و بفهمد که آيا ايران در صدد يافتن سلاح‌های هسته‌ای هست يا نيست و نتوانسته اين مطالعات را انجام دهد.

-رييس جمهور: ما فعاليت‌هايمان صلح‌آميز است آژانس هم بارها اين را تاييد کرده و در چارچوب آژانس کارمان را ادامه

می‌دهيم اما فکر می‌کنيم خطر، کلاهک های اتمی است که در آمريکا و در انگليس و در بعضی کشورها انبار شده و بعضی از دولت ها هم خيال می کنند که اينها منشاء اقتدار آنها است و با اتکا به سلاح اتمی می‌خواهند بر دنيا حکمرانی کنند ما فکر می‌کنيم اگر عدالت باشد همه مسائل حل خواهد شد.


برخی قدرت‌های زورگو مسابقه تسليحاتی را برای پرکردن جيب سرمايه‌داران راه می‌اندازند

ان.بی.سی: آژانس می‌گويد که پاسخ به اين سوال بسيار مهم است که آيا بتوانند تعيين بکنند ايران در واقع در راستای حرکت به سمت دستيابی به سمت سلاح هسته‌ای نيست اگر اين يک نگرانی واقعی بايد در رابطه با سلاح هسته ای ممکن است مصر و عربستان سعودی هم به دنبال اين باشند که به سلاح هسته ای دست پيدا بکنند آيا شما فکر نمی کنيد که يک مسابقه تسليحاتی در اين منطقه‌ای که دچار بی‌ثباتی است بتواند به زيان مردم ايران و به زيان جامعه جهانی باشد.

- رييس جمهور: چه کسانی از صدام عليه ايران حمايت کردند چه کسانی امروز مردم فلسطين را می کشند چه کسانی قراردادهای دهها ميليارد دلاری سلاح با بعضی از کشورهای منطقه می‌بندند ما فکر می کنيم مسابقه تسليحاتی را همان دو سه کشوری که اسم بردم راه می‌اندازند برای پرکردن جيب سرمايه داران و اين همان روش غلطی است که به نتيجه نخواهد رسيد، بالاخره معلوم است که بودجه نظامی آمريکا به تنهايی نزديک به ۲۰۰ برابر کل بودجه ايران است، در حالی که جمعيت آمريکا ۴ برابر جمعيت ايران است بودجه نظامی آمريکا ۳ برابر کل بودجه نظامی روسيه، چين، ژاپن و ايران است، يعنی همه اينها را با هم جمع بزنيم بودجه نظامی آمريکا سه برابر است خيلی روشن است که چه کسانی مسابقه تسليحاتی راه می‌اندازند. به نظرم بايد همين فکرها عوض شود اگر دولت آمريکا هم می‌خواهد نقش جديدی را ايفا کند و موثر باشد در دنيا بايد نگاهش را عوض کند اول ضربت‌خانه‌های اتمی آمريکا منهدم شود، انگليس منهدم شود آنوقت هيچ کس در دنيا نسبت به صداقت دولت آمريکا ترديد نخواهد کرد.

آژانس انرژی اتمی طبق مقررات و بدون تاثيرپذيری از فشارهای سياسی عمل کند

ان.بی.سی: سازمان ملل می گويد که شما می گوييد ايران در حال دستيابی به سلاح هسته‌ای نيست حالا اگر شما اين کار را انجام نمی دهيد ولی ديگران فکر می کنند که داريد انجام می دهيد و اينکه شما داريد امنيت جهان و امنيت کشورتان را به خطر می اندازيد اين يکی از سوال های مهم آژانس است که بداند که واقعا اين کار دارد انجام می‌شود يا نه؟

- رييس‌جمهور: تا آنجايی که آژانس طبق مقررات و بدون تاثيرپذيری از فشارهای سياسی عمل بکند ما با آژانس همراهی

می‌کنيم اما هرگاه تمايلات سياسی بعضی از کشورها بخواهد جای مسايل حقوقی را بگيرد پاسخ ما خيلی روشن است. فکر

می‌کنم مسايل هسته‌ای ما روشن است و نياز به توضيح ندارد.


همه ملت‌ها، دولت آمريکا را مسوول جنايات رژيم صهيونيستی می‌دانند

ان.بی.سی: اگر اسرائيل به ايران حمله کند و ايالات متحده بگويد که با اين حمله موافق نبوده آيا شما باور می کنيد که اسرائيل سر خود و بنا به تصميم خودش عمل کرده است.

- رييس جمهور: امروز خيلی معلوم است که اين رژيم غيرقانونی و آدم کش و کودک کش و زن و بچه کش تحت امر کسانی است که در مراکز اقتصادی و سياسی اروپا و آمريکا نشسته‌اند از نگاه ما رژيم صهيونيستی فاقد موجوديت مستقل است اصل تاسيسش ادامه حياتش و تمام جنايت‌هايی که می کند متکی به همان صاحبان سرمايه و کارخانجات اسلحه‌سازی در آمريکا و اروپا است اما بعيد می دانم که آدم بی‌عقلی چه در رژيم صهيونيستی يا در بين سرمايه‌داران پيدا شود که بخواهد چنين کار خطايی را مرتکب شود پاسخ ايران از قبل معلوم است و البته حتما نه تنها ملت ايران بلکه همه ملت‌ها دولت آمريکا را مسوول جنايات رژيم صهيونيستی می دانند همين الانش هم می دانند الان وقتی در غزه رژيم صهيونيستی جنايت می کنند ملت های دنيا دولت انگليس و بعضی از سياستمداران و سرمايه داران آمريکايی را مسوول اين جنايت ها می دانند نه اين افرادی را که مثل عناصر خيمه شب بازی در برابر صحنه فقط بازيگری می کنند.


واکنش ايران به متجاوزان پشيمان کننده است

ان.بی.سی : واکنش ايران به چنين حمله‌ای چه خواهد بود اگر اتفاق بيفتد؟

- رييس جمهور: واکنش ما پشيمان کننده است.


امروز افکار عمومی، انديشه، منطق و فرهنگ در جهان حاکم است

ان.بی.سی: آيا شرايطی است که ايران بخواهد براساس آن برنامه سلاح‌های خودش را دنبال بکند؟

- رييس جمهور: ما سلاح اتمی را متعلق به نسل قبل و عصر قبل می دانيم امروز آن چيزی که برای يک ملت قدرت می آورد قدرت فرهنگی و انسانی است نفوذ فرهنگی است منطق انسانی است اگر سلاح اتمی می توانست کمک بکند حتما دولت آقای بوش را در عراق و در افغانستان نجات می داد اگر سلاح اتمی می توانست از فروپاشی اتحاد شوروی جلوگيری می کرد و اگر سلاح اتمی می توانست از شکست رژيم صهيونيستی جلوگيری می کرد آن چيزی که امروز در دنيا حاکم است افکار عمومی است، انديشه است، منطق و فرهنگ است. ملت ما هيچ وقت نياز به سلاح اتمی ندارد در جنگ عراق عليه ايران که دولت وقت آمريکا و جمعی از دولت های اروپايی از صدام حمايت می کردند؛ در آن زمان هم ملت ما نياز به اين سلاح ها نداشت و از خودش دفاع کرد. ما نيازی به سلاح های اتمی نداريم. ما بدون آن هم قادريم از خودمان دفاع کنيم.


فعاليت‌های صلح‌آميز هسته‌ای ايران هيچ‌گاه تعطيل نمی‌شود

ان.بی.سی: ببخشيد آيا می توانم فرض بکنم که پاسخ به اين سوال يک سناريويی است که ممکن است شما ايران را به سوی هسته‌ای شدن حرکت بدهيد و پاسخ به اين سوال را می خواستم بدانم منفی هست يا نيست.

- رييس جمهور: اگر منظورتان برای مصارف صلح آميز است اين هيچ‌گاه در ايران تعطيل نخواهد شد اما اگر منظورتان سلاح است ما هيچ نيازی به سلاح نداريم و در برنامه های ما هم قرار ندارد.


شرايط جهان به نفع انديشه‌های متعالی و انسانی ملت ايران در حال حرکت است

ان.بی.سی: من در مورد غنی سازی اورانيوم صحبت می کنم آيا سناريويی هست که ايران بخواهد جريان را تغيير بدهد و در راستای ايجاد يک بمب هسته ای حرکت بکند و شما گفتيد که نيازی به سلاح هسته ای نداريد و مخالف چنين ايده ای هستيد سوال من اين است که آيا سناريويی هست که ايران بخواهد در آن راستا حرکت کند يعنی شرايطی پيش بيايد که ايران بخواهد در آن راستا حرکت کند و شما پاسخ‌تان به اين سوال منفی بود؟

- رييس جمهور: ما هيچ نيازی نمی بينيم شرايط جهان هم به نفع انديشه های متعالی و انسانی ما در حال حرکت است ما فکر می کنيم آن کسانی که سلاح های اتمی انبار کردند به زودی بايد هزينه های زيادی بپردازند تا از شر آنها خلاص شوند.

ان.بی.سی: ممکن است مردم اين نظر را داشته باشند که شما پاسخ منفی را نداديد و من می خواستم مطمئن بشوم که پاسخ شما به اين سوال منفی بوده؟

- حالا شما هر جوری که دوست داريد می توانيد برداشت کنيد.


توانايی موشکی ايران برای دفاع کامل کافی است

ان.بی.سی: الان ايران توانايی موشکی اش تا چه اندازه است و برد اين توانايی موشکی تا کجا هست.

- رييس جمهور: بالاخره در حدی که بتوانيم از خودمان به طور کامل دفاع کنيم. از هر نقطه‌ای که عليه ما شليک شود در اطراف ما قادريم از خودمان دفاع کنيم. انتظار نداريد که از مراکز موشکی ما بازديد بکنيد.

ان.بی.سی: البته من خيلی دوست دارم که اين اجازه را داشته باشم. خيلی مايلم اين فرصت را داشته باشم.

- رييس جمهور: علاقه خوبی است اميدوارم در آينده قسمت‌تان شود.


اروپا بايد در نهايت در کنار ايران و همراه ايران باشد

ان.بی.سی: آيا موشک های شما به اروپا هم می رسد يا نه؟ چون گزارش هايی بوده که آمريکا برنامه سپر موشکی خود را در لهستان و چک لغو می کند و می خواستم بدانم که آيا برنامه موشک های شما آن‌طور که تخمين زده می شد پيشرفت نداشته که بتواند به اروپا برسد واکنش شما نسبت به اين خبر چيست که آمريکا اين برنامه را لغو کرده است.

- رييس جمهور: ما استقبال می کنيم يعنی اين را يک نشانه ای از اراده برای تغيير می دانيم. اصولا ما از ناحيه اروپا هيچ خطری را احساس نمی کنيم ما فکر می کنيم اروپا بايد در نهايت در کنار ايران و همراه ايران باشد اين اتفاق خواهد افتاد بالاخره همه بايد در دوستی و صلح با هم زندگی کنند. ما آرزو داريم که همه موشک ها در جهان برچيده شود. همه سلاح ها برچيده شود و به جای آن مدرسه و درمانگاه و بيمارستان ساخته شود اين آرزوی ما است.


قانون، نهادهای قانونی و رای مردم در ايران حاکم است

ان.بی.سی: نظرتان درباره انتخابات ايران چيست؟

- رييس جمهور: در ايران اظهارنظر آزاد است و هر کس می تواند نظر خود را داشته باشد. سازوکارهای انتخاباتی در ايران مستحکم ترين سازوکار است و قانون حاکم است چارچوب های قانونی در ايران کاملا روشن است کسی هم اگر نظری داشته باشد در چارچوب قانون می تواند مطرح بکند ما مشکلی نمی بينيم. معلوم است که افراد مختلف نظرات مختلف دارند. مردم هم تصميم می گيرند من فکر می کنم جسارت پذيرفتن رای مردم مهم تر از جسارت شرکت در انتخابات است. سی سال حکومت ايران هميشه حکومت قانونی و مشروع بوده است. قانون و نهادهای قانونی و رای مردم حاکم بوده اند.


انگليس و برخی دولتمردان آمريکا بايد اشتباهات خود در زمان انتخابات ايران را جبران کنند

ان.بی.سی: حوادث پس از انتخابات را چگونه ارزيابی می کنيد؟

- رييس جمهور: من فکر می کنم رفتاری که دولت انگليس و بخشی از دولت آمريکا در مورد انتخابات ما انجام دادند خيلی کار زشتی بود خيلی کار بدی کردند آنها فکر کردند با تبليغات، با تحريک و با تشويق به اغتشاش می توانند به جمهوری اسلامی آسيب بزنند و آرزوهای خودشان را برآورده کنند خيلی اشتباه کردند قانون در کشور ما تکليف را روشن کرده و مسووليت ها معلوم است. البته ما تصورمان اين است که دولت های انگليس و برخی دولتمردان آمريکا که اشتباه کردند دخالت کردند و تحريک کردند؛ امروز می خواهند جبران کنند. می خواهند جبران کنند و اميدواريم جبران کنند. انتخابات در ايران پايان يافته است هميشه همين طور بوده است ملت ما يکپارچه است هم ۴۰ ميليون رای دهنده و هم ۷۰ ميليون مردم. باتبليغاتی هم که می شود در صفوف ملت ما شکافی اتفاق نمی افتد.


دوران تسلط بر افکار عمومی جهان با استفاده از بازی های رسانه ای به پايان رسيده است

يک نکته مهم تر را به شما بگويم واقعا آن دوره ای که يک دولت هايی مثل انگليس و يا بعضی از سياستمداران آمريکايی خيال کنند با بازی های رسانه ای می توانند افکار عمومی جهان را شکل بدهند و يا خودشان را جای مردم دنيا بگذارند؛ آن دوران گذشته و به پايان رسيده است. رفتار بعضی از رسانه های آمريکايی و انگليسی خيلی بد بود ملت ما خودش بلد است خود را اداره کند نياز به قيم هم ندارد نياز به اين که کسی برايش دل بسوزاند ندارد.


دعا برای ظهور امام زمان(عج) آرزوی برپايی صلح و برادری در تمام جهان است

ان.بی.سی: در صحبت های خود دعا کرديد که خداوند ظهور حضرت امام زمان(عج) را تعجيل بکند. ارتباط شما همان طور که قبلا گفتيد با امام زمان (عج) چيست؟ چه ارتباطی داريد؟

- رييس‌جمهور: بله من برای ظهور امام زمان (عج) دعا کردم برای اينکه امام زمان (عج) سمبل برپايی عدالت و محبت است. او که بيايد تمام مشکلات حل خواهد شد. دعا برای امام زمان (عج) در واقع آرزوی برپايی صلح و برادری در تمام جهان است و يک تعهد و تلاش برای تحقق صلح و برادری. همه می توانند با امام زمان(عج) ارتباط داشته باشند همان طور که مسيحيان با حضرت مسيح(ع) ارتباط دارند با حضرت مسيح صحبت می کنند و مطمئن هستند که او می شنود و پاسخ می دهد بنابراين اين منحصر به من نيست وهر کسی می تواند گفت‌وگو کند.


امام مهدی (عج) و حضرت مسيح (ع) با هم دنيا را پر از صلح خواهند کرد

ان.بی.سی: شما در صحبت هايتان گفتيد که ممکن است وقتی ايشان ظهور بکند نبرد نهايی بين خير و شر انجام شود.

- رييس جمهور: من چنين حرفی نزدم. او برای صلح می آيد. اين حرف هايی که می زنند نبرد اتفاق می افتد نبردهای گسترده؛ اين حرف های صهيونيست ها است. امام مهدی (عج) با علم و انديشه و فرهنگ می آيد او می آيد که جنگ و کينه نباشد . درگيری نباشد. همه را دعوت به برادری می کند البته با حضرت مسيح، با هم خواهند آمد و به اتفاق هم دنيا را پر از صلح خواهند کرد. اين داستانهايی که ساخته اند و در دنيا منتشر کرده اند که جنگ های گسترده اتفاق می افتد دروغ است.


آزادترين نوع بيان در ايران است

ان.بی.سی: عده ای می‌خواهند بدانند آيا شما اجازه می دهيد که عليه شما اپوزيسيونی وجود داشته باشد و رهبری اپوزيسيون بتواند صحبت کند.

- رييس جمهور: اينجا که مخالفت بسيار علنی و گسترده است. آزادترين نوع بيان در ايران است. البته همه بايد قانون را رعايت کنند بسياری از افراد در اينجا مرزهای قانونی هم را پشت سر می گذارند حداقل عليه من هر چيزی که می خواهند می گويند احساس نگرانی هم ندارند اما واقعا دولت آمريکا اجازه می دهد يک اپوزيسيونی باشد که بخواهد اساس حکومت آمريکا را براندازی کند؟ همه بايد تابع قانون باشند. مشی من خيلی باز است مخالفين من به راحتی و بدون نگرانی حرف‌هايشان را می‌زنند می توانيد نگاهی به مطبوعات بيندازيد ما از اين بابت نگرانی نداريم.


تلاش می‌کنيم هم ايرانی‌هايی که در آمريکا هستند و هم آمريکايی‌هايی که در ايران هستند؛ آزاد شوند

ان.بی.سی: پدر و مادر سه نفر از کوهنوردان آمريکايی که تحت بازداشت و توقيف هستند از دولت ايران تقاضا می کنند که با رحم بيشتری نسبت به اين موضوع برخورد بکند آيا شما می خواهيد و اين قصد را داريد که اين افراد را به عنوان يک ژست انسان دوستانه در هواپيمای خودتان به آمريکا بياوريد.

- رييس جمهور: ما از اين‌که اينها دستگير شدند خوشحال نيستيم اما اينها به حريم مرزی ما تجاوز کردند. قانون را زير پا گذاشتند و طبق قوانين بايد مجازات شوند اما از شما سوال می کنم ۵ نفر از ديپلمات های ما ۲ سال در اسارت نيروهای آمريکايی بودند هيچ تخلفی از قانون نداشتند در اربيل عراق مشغول کار ديپلماتيک خودشان بودند نيروهای آمريکايی که در عراق بودند بدون هيچ سندی اينها را دستگير کردند و ۲ سال در زندان نگه داشتند همين الان ايرانی‌هايی در آمريکا هستند که بدون هيچ سندی دستگير شدند فقط به خاطر مواضع سياسی بعضی از دولتمردان و سياستمدارن آمريکايی. اينها هم خانواده دارند اينها هم مادر و همسر دارند. اينها هم انسان هستند. ما فکر می کنيم که عادلانه اين است که همه اينها را با هم ببينيم. ما خوشحال نيستيم که افرادی در اسارت هستند ولی بالاخره قانون است آيا دولت آمريکا از اين کار غلطی که در عراق کرد؛ با ژست انسان دوستانه عذرخواهی کرد. من چيزی نشنيدم يا ايرانی هايی که بدون جهت در آمريکا در زندان هستند؛ دولت آمريکا آنها را با يک ژست انسان دوستانه آزاد می کند. البته ما با يک شرايط برابر حاضريم کارهايی را انجام دهيم.

من با خانواده آمريکايی‌هايی که اينجا در زندان هستند ابراز همدردی می کنم آنها هم بايد بدانند که اينها قانون را زير پا گذاشتند به طور غيرقانونی وارد مرز شدند و در قوانين ما مجازات اين افراد کاملا شفاف است با اين حال من تلاش خودم را خواهم کرد که هم ايرانی‌هايی که در آمريکا هستند آزاد شوند و هم آمريکايی‌هايی که در ايران هستند. اميدوارم هر چه زودتر اتفاق بيفتد.


صهيونيست‌ها اجازه نمی‌دهند تغييرات در آمريکا ايجاد شود

ان.بی.سی: چه پيامی می توانيد برای پرزيدنت اوباما داشته باشيد.

- رييس جمهور: ما حرف هايمان را زده ايم ما فکر می کنيم بايد دنيا را با روش های جديد اداره کرد ما اميدواريم که تغييرات واقعی اتفاق بيفتد آماده ايم کمک هم بکنيم بالاخره سياستی که باعث می شود يک ارتشی از ۱۲ هزار کيلومتر دورتر بيايد در منطقه ما غرب و شرق ما را اشغال بکند آدم ها کشته شود اميدواريم اين سياست ها به طور اصولی تغيير کند من امروز گزارشی را می خواندم که در دوران اشغال عراق بيش از ۶۵۰ هزار نفر کشته و زخمی و نزديک ۴ و نيم ميليون نفر آواره شدند اين نشان می دهد سياست نظامی‌گری دولت های آمريکا شکست خورده است. البته ما می دانيم صهيونيست‌هايی که در آمريکا هستند نمی خواهند شرايط عوض شود سود آنها در جنگ است سود آنها در درگيری است آنها البته سنگ اندازی

می‌کنند و فشار می آورند که تغييراتی اتفاق نيفتد اما اگر آقای اوباما تصميم قطعی داشته باشند که تغييرات اساسی بدهند ما کمک‌شان خواهيم کرد و اميد داريم که موفق شوند.


پيام ملت ايران انسانی و دعوت به منطق و عدالت است

ان.بی.سی: هفته ديگر شما در مجمع عمومی سازمان ملل با جهان صحبت خواهيد کرد و تظاهرات گسترده‌ای هم عليه شما سازماندهی شده است. پيام شما به اين تظاهرکنندگان چه خواهد شد و پيام شما به جهان چه خواهد بود وقتی که داريد هفته ديگر با آنها صحبت می کنيد.

- رييس جمهور: حالا هفته آينده منتظر باشيد و مطالب را خواهيد شنيد پيام ما پيام انسانی است ما آنها را به منطق و عدالت دعوت می کنيم. البته هم آنها می دانند و هم ملت ما می دانند و همه ملت ها می دانند اقدامات سياسی محدودی که تحت هدايت سرويس های سياسی انگليس و آمريکا اتفاق می افتد اينها تاثيری در مناسبات جهان ندارد البته ما هر کس اظهار نظر کند به اظهار نظرها احترام می گذاريم و به منطق و عدالت و به دوستی و احترام به مردم دعوت می کنيم. ما بايد به انديشه مردم احترام بگذاريم کسی نبايد تلاش کند نظرش را تحميل کند همه نظراتشان را مطرح می کنند که بايد منطقی باشد ملت ها هم انتخاب می کنند بايد اين حق را به ملت ها بدهيم که خودشان انتخاب کنند. ان شاءالله موفق باشيد

ان.بی.سی : تشکر می کنم آقای رييس جمهور از اينکه با ما صحبت کرديد

تعرض شبانه اوباش وابسته به ریاست زندان اوین وحمله قلبی پیمان عارف

تعرض شبانه اوباش وابسته به ریاست زندان اوین وحمله قلبی پیمان عارف

  پیمان عارف روزنامه نگار و فعال دانشجویی زنانی که بر خلاف اصل تفکیک جرایمدر بند 8 زندان اوین و در میان زندانیان عادی محکوم به انواع جرایم به سر می برد ، شب گذشته به دلیل شدت فضای نامطلوب حاکم بر این بند دچار حمله قلبی شده و در بهداری زندان بستری شد .

ماجرا زمانی اتفاق افتاد که در نیمه شب گذشته گروهی از زندانیان اراذل واوباش که در لوای وابستگیبه ریاست زندان و تحت عنوانناظر بند به آزار و اذیت سایر زندانیان می پردازند وارد اتاقی شدند که عارف وبه همراه 20 تن دیگر در آن نگهداری میشود و با عنوان اینکه روشنایی این اتاق کم است و امکان انجام افعال قبیهه ای وجود دارد ، شروع به تعرض و هتاکی و عربده کشی می نمایند ، در این حال عارف که مبتلا به بیماری قلبی می باشد با شوک عصبی از خواب بیدار شده وبه شدت دچار حمله قلبی می شود که پس از دقایقی با برانکارد به بهداری زندان منتقل می شود .

در این بین یک جانباز جنگ تحمیلی به نام "بهمن صمد زاده " نیز که به دلیل اصابت موج انفجارمبتلا به بیماری اعصاب و روان بوده و در همان اتاق زندانی می باشد ، دچار شوک و حمله روانی می گردد.
پیمان عارف در تماس با خانواده خود اذعان داشت شرایط جسمانی و بیماری قلبی او روز به روز رو به وخامت دارد و عامل ان چیزی نیست جز شرایط اسفناک بند 8 زندان اوین .این شرایط نیز محصول سیاست غیر قانونی رئیس زندان اوین مبنی بر لغوتفکیک زندانیان سیاسی _ امنستی و به قول خودش متلاشی ساختن زندانیان سیاسی است ، سیاستی غیر قانونی که در 4 سالی که از اجرای آن می گذرد چندین قربانی از جمله اکبر محمدی ، امید میر صیافی و ... گرفته است.
اجرای اصل تفکیک جرایم و احیای بند سیاسی اوین امروز مهم ترین مساله زندانیان سیاسی اوین است

قزبانی تجاور جنسی در زندان : روز چهارم که مرا برای اعدام ساختگی بردند، اعتراض کردم که اين چه وضعيتی است اگر می‌خواهيد اعدام کنيد خب بکنيد اين بازی‌ها چيست

قزبانی تجاور جنسی در زندان : روز چهارم که مرا برای اعدام ساختگی بردند، اعتراض کردم که اين چه وضعيتی است اگر می‌خواهيد اعدام کنيد خب بکنيد اين بازی‌ها چيست




راديو فردا ، محمد ضرغامی :
ابراهیم شریفی یا همان الف- شین که نامش در پرونده مربوط به قربانیان تجاوز در زندان‌های جمهوری اسلامی ایران مطرح شده بود، به تازگی از ایران خارج شده است.

آقای شریفی در مراجعه به مهدی کروبی یکی از کاندیداهای معترض به نتایج انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری گفته بود که در زندان مورد آزار و تجاوز جنسی قرار گرفته است.

آقای شریفی می‌گوید دانشجوی کامپیوتر و دانش‌آموز زبان ایتالیایی بوده و در ستاد مردمی مهدی کروبی به عنوان ناظر گردشی حضور داشته است. ابراهیم شریفی در گفت‌وگویی با رادیو فردا از دستگیری خود تا تجاوز در زندان می‌گوید:

ابراهیم شریفی: بعد از انتخابات هنگامی که از کنسولگری کشور ايتاليا به خانه باز می‌گشتم، در بلوار کنگان شهرک نفت کسی مرا صدا زد، جلو رفتم و يک نفر دستم را از پشت گرفت و به من چشم‌بند و دستبند زد و داخل ماشين کرد و سرم را زير صندلی ماشين برد و مرا به محلی بردند در حالی که چشمانم بسته بود.


رادیو فردا: پس چطور در گزارشی که توسط کميته سه نفره قوه قضاييه منتشر شد، آمده که هيچ ردپايی از آقای الف- شين که شما باشيد در درگيری‌های خيابانی وجود نداشته است؟

شما انتظار داريد اينها چه بگويند. من از همان روز اول که آقای مقدمی شروع به بازجويی از من کرد، نيم ساعت بعد از آن از دفتر آقای کروبی بيرون آمدم و گفتم اين داستان به اين سمت می‌رود که گويا من از شما يا پول گرفته‌ام و تطميع شده‌ام و يا گول بازی‌های سياسی را خورده‌ام.


وقتی دستگير شديد اولين جايی که شما را بردند کجا بود و آيا تفهيم اتهام شديد؟

من در تمام اين مدت اصلاً بازجويی هم نشدم و فقط اسم مرا پرسيدند آن هم زمانی که قرار بود آزاد شوم.


شما را کجا بردند؟

منطقه‌ای که ديگر صدای ماشين هم نمی‌آمد، مرا پياده کردند و به جايی هل دادند که فقط صدای نفس‌های خودم را می‌شنيدم و نفس‌های ديگران. مرا روی شکم خواباندند، نمی‌دانم خوابم برد يا نه، اما حدود صبح صدای ضجه خانمی بلند شد که جيغ می‌زد نکن نکن، نزن نزن.


اين اتفاقات در کجا رخ می داد؟

من نمی‌دانم در کدام بازداشتگاه بوديم، چون هم دستم بسته بود و هم چشمم.


در تمام طول مدت بازداشت دست‌ها و چشم‌هايت بسته بود؟

بله، فقط زمانی که که غذا می‌دادند دستم را از پشت باز می‌کردند و رو به جلو می‌دادند.

خبرگزاری ایرنا بالاخره اعتراف کرد

 خبرگزاری ایرنا بالاخره اعتراف کرد که کشته شدن محمدجواد پرنداخ بر اثر فشارهای وارده بر وی در زندان حقیقت دارد

  موج سبز آزادی :

این ارگان خبری وابسته به دولت کودتا، خبر کشته شدن این شهید مظلوم را تحت عنوان یکی از افرادی که در جریان اعتراضات اخیر دستگیر شده و سپس خودکشی کرده بود منتشر کرد. این در حالی‌ست که جسد این جوان چندی پیش با این شرط به خانواده‌اش تحویل داده شد که از آنان خواسته بودند علت مرگ فرزندشان را سانحه رانندگی عنوان کنند. اما اکنون با دستپاچگی تمام و اعلام خودکشی این جوان و زدن انگ اغتشاشگر به وی، دست شکنجه‌گران و قاتلان این شهید به وسیله تریبون خبرگزاری خودشان رو شد!

ایرنا با سانسور اخبار مربوط به شکنجه‌ها و فشارهای وارده بر این شهید مظلوم در دوران بازداشت، او را که چندی پیش فیلمی مربوط به لحظاتی پس از خودکشی‌اش در زیر یکی از پلهای عابرپیاده اصفهان در اینترنت منتشر شده بود، یکی از عوامل اصلی اغتشاش‏ها در اصفهان معرفی کرده است.
ایرنا نوشت: یکی از دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان به نام محمدجواد-پ اهل گیلانغرب کرمانشاه و دانشجوی کارشناسی ارشد رشته پتروشیمی با پرت کردن خود از پل عابر پیاده واقع دربلوار کشاورز اصفهان اقدام به خودکشی کرد. گفته می شود وی یکی از عوامل اصلی درگیری ها و ناآرامی های خردادماه گذشته دانشگاه صنعتی اصفهان بوده است. شاهدان عینی اعلام کرده اند که نامبرده که به اتفاق پدرش در منزل یکی از بستگانشان در شهر اصفهان مهمان بوده اند، پس از درگیری و مشاجره با پدرش، در حالتی جنون آمیز به بالای پل عابر پیاده رفته و اقدام به خودکشی می کند.

خبر ایرنا در حالی منتشر شده که پیشتر وب‎سایت جرس در مورد این فرد نوشته بود: محمدجواد پرنداخ دانشجوی شهیدی که پیکر او روز پنج شنبه در گیلانغرب به خاک سپرده شد، پس از چندبار احضار و بازجویی در آخرین احضار به اداره کل اطلاعات اصفهان ناپدید و جسدش بی جانش به خانواده اش تحویل داده شده است.

ظاهرا پزشکی قانونی علت کشته شدن این دانشجو رابرخورد جسم سخت به جمجمه اعلام کرده بود ولی نهادهای امنیتی ضمن فشار برخانواده این دانشجوی کرد به آن ها گفته بودند که باید علت کشته شدن فرزندشان راسانحه رانندگی عنوان کنند.

به دنبال انتشار خبر تشیع پیکر محمد جواد پرنداخ در زادگاهش گیلانغرب، سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان جزئیات بیشتری از نحوه کشته شدن این شهید جنبش سبز را اعلام کرده بود.

بر طبق این گزارش محمد جواد پرنداخ متولد 1365 در شهر گيلان غرب استان كرمانشاه و دانشجوی مهندسی پتروشيمی دانشگاه صنعتی اصفهان پس از شركت در تجمعات دانشجويان دانشگاه اصفهان در اعتراض به تقلب گسترده در انتخابات به منزل خود در گيلان غرب باز می‌‌گردد اما پس از چند روز از طرف اداره اطلاعات اين شهر احضار و به تأمين وثيقه‌ 30 ميليون تومانی تا زمان بازگشت به اصفهان و مراجعه به اداره اطلاعات اين شهر مكلف می شود.

محمد جواد پرنداخ در وقت تعیین شده از سوی اداره اطلاعات به همراه يكی از اعضای خانواده خود به اصفهان رفته و طی دو روز متوالی در اداره اطلاعات اصفهان حاضر و مورد بازجويی قرار می‌گيرد.
او پس از دو روز بازجويی در اداره اطلاعات اصفهان، صبح روز سوم نیز بنابر احضار اداره اطلاعات برای تداوم بازجویی ها و اعزام به دادگاه،برای حضور مجدد در اداره اطلاعات اصفهان منزل را ترك کرد اما حوالی ظهر همان روز جسد محمدجواد پرنداخ در زير يكی ‌از پل‌های شهر اصفهان يافته شد.

همچنین خانواده محمد جواد پرنداخ خانواده گفته اند که كشته شدن محمد جواد پرنداخ، با توجه به عدم معرفی قاتل و مشكوك بودن نحوه قتل برای آن ها مشکوک و مبهم است، و کشته شدن این دانشجو هم‌ زمان با احضار مكرر او به نهادهای امنیتی برابهام ها افزوده است.

گفته می ‏شود که این دانشجو در زمان بازداشت مورد شکنجه و تجاوز قرار گرفته ومتعاقب آن به خاطر مسائل روحی دست به خودکشی زده است. این خبرها هنوز تایید و یا رد نشده‏اند.

اقدام شتابزده ایرنا برای معرفی پرنداخ به عنوان یکی از عوامل اصلی اغتشاشات در اصفهان و سپس خودکشی بی‏ربط و مشکوک او چنین گمان‏های را تقویت کرد که شبکه مافیایی امنیتی سعی در حذف شاهدان چنین شکنجه‏ها و تجاوزاتی در زندان‏های جمهوری اسلامی هستند.

۱۳۸۸ شهریور ۲۸, شنبه

هدف ایران از برگزاری راهپیمایی روز قدس

سنی نیوز: اگر خواسته باشیم از زاویه‌ی دیگری به روز قدس بنگریم و در این مورد کندکاوی داشته باشیم حقیقت قضیه آشکار می شود و آنگاه است که در خواهیم یافت که واقعیت روز جهانی قدس چیز دیگریست و هدف از برگزاری راهپیمایی در این روز متفاوت از آن چیزی است که از رسانه های جمهوری اسلامی به مردم تلقین می شود.
سالهاست که آخرین جمعه ماه مبارک رمضان از  سوی خمینی (رهبر ایران) به عنوان ـ روز جهانی قدس ـ نام گزاری شده است و مردم ایران و به تبع آن برخی مردم دیگر کشورها در این روز برای دفاع از حق مردم مسلمان فلسطین و اعتراض به جنایتهای اسرائیل به خیابان ها آمده با سردادن شعارهایی علیه آمریکا و اسرائیل و… نفرت و انزجار خود را از آنها اعلان می کنند.
این ظاهر قضیه روز قدس می باشد که البته بسیاری از ساده اندیشان آن را باور کرده و می پذیرند که ایران دلسوز فلسطین و فلسطینیان است و چه بسا افرادی هستند که این کار را برگ زرَینی در کارنامه جمهوری اسلامی به حساب می آورند و از ایران به عنوان دولت حامی مظلومین و مستضعفین یاد می کنند و سران آن را پرچم داران ظلم ستیزی می دانند!.
از طرفی ایران نیز دقیقا خواهان چنین چیزی می باشد و می کوشد این باور را به دیگران بقبولاند.
 و اما اگر خواسته باشیم از زاویه‌ی دیگری به روز قدس بنگریم و در این مورد کندکاوی داشته باشیم حقیقت قضیه آشکار می شود و آنگاه است که در خواهیم یافت که واقعیت روز جهانی قدس چیز دیگریست و هدف از برگزاری راهپیمایی در این روز متفاوت از آن چیزی است که از رسانه های جمهوری اسلامی به مردم تلقین می شود.
البته بهتر است قبل از هر سخنی در این مورد به این موضوع اشاره ای داشته باشیم که دفاع از مردم مظلوم فلسطین و دیگر مظلومین جهان اسلام به هر نوع و روش در هر کجا که باشد کار بسیار مستحسن و پسندیده است و خوشا به سعادت آن دولت و ملتی که برای دفاع از مظلومین و خصوصا ستمدیدگان فلسطین دست همت بالا بزنند و به داد آن بینوایان برسند.
چه خوش نصیبند کسانی که از برای خدا _ نه به خاطر منافع شخصی ـ همواره در پی آنند که به برادران دینی خود در هر گوشه ای از جهان اسلام خواه فلسطین باشد یا عراق یا افغانستا ن یاچین و… یاری ای برسانند و دست کمک به سویشان دراز بکنند .
 و اما روز قدس برای حکومت ایران معنایی دیگردارد و فواید زیادی که از روز قدس نصیب ایران می شود کمتر مناسبتی می تواند چنین  فوائدی برای این کشور داشته باشد.
اولین فایده بزرگی که از برگزاری راهپیمایی روز قدس نصیب ایران می شود این است که چهره تخریب شده آن را در نزد ملت ها باز سازی می کند و از وی چهر ه ای ظلم ستیز ساخته، ملت ها را نسبت به آن خوشبین می کند.
با توجه به کارنامه‌ی سیاهی که همواره ایران بر اثر دخالت در امور کشورهای همسایه و نیز کشورهای فقیر نشین از خود به جای گذاشته است، روز قدس می تواند سرپوش بسیار خوبی بر روی سیاه کاری های نظام جمهوری اسلامی باشد  که به جهانیان تلقین کند که دخالتهای وی از روی دلسوزی و نه به خاطر منافع شخصی است و در یک کلام می توان گفت ایران از مردم مظلوم فلسطین به خاطر اعاده حیثیت از دست رفته خود مایه می گذارد.
دومین  فایده ای که از برپایی راهپیمایی روز قدس نصیب ایران می شود تبلیغ مذهب شیعی به عنوان مذهب ظلم ستیز می باشد.
حکومت ایران به عنوان نماد حکومت دینی ـ شیعی در منطقه و حتی جهان شناخته می شود و از آنجا که ولایت فقیه که به عقیده شیعه نائب امام زمان و اولی الامر در زمان غیبت است بالاترین منصب حکومتی را در اختیار دارد تمام اعمال و حرکات و سکنات جمهوری اسلامی به عنوان اساس و بنیان مذهب شیعه و نماد شیعه گری به حساب می آید، بدین خاطر است که جمهور ی اسلامی همواره کوشیده است که با ژست ظلم سیزی گرفتن، مذهب شیعه را مکتبی مقاوم و ایستاده در مقابل ظلم و تجاوز معرفی نماید و افراد ساده اندیش و کم اطلاع را با ظاهر ظلم ستیزانه خود بفریباند.
سومین فایده ای که روز قدس برای حکومت ایران به ارمغان می آورد، این است که ایران را کشوری وحدت خواه و انسجام طلب معرفی می نماید. جمهوری اسلامی ایران اگرچه در واقع پرچم دار تفرقه و نماد نفاق و دو دستگی می باشد اما برای فریفتن افکار عمومی همواره دم از وحدت و یکپارچگی مسلمانان می زند و خود را علم دار وحدت می داند. لذا به خاطر اینکه به سائر ملت ها بگوید که وحدت خواهی ما در حد شعار نیست بلکه عملا ما در راه وحدت قدم بر می داریم اقدام به هیاهو به راه انداختن در روز قدس می کند.
چهارمین منفعتی که از راهپیمایی روز قدس به جیب سران ایران می رود، ابرقدرت نشان دادن ایران است.
ایران سالهاست در پی آن است به هر قیمتی شده خود را به عنوان ابرقدرت منطقه معرفی نماید و علاقه آن برای ابرقدرت شدن روز به روز بیشتر می شود و حاضر است برای ابر قدرت شدن یا حداقل ابر قدرت نشان دادن خود هر گونه هزینه ای را متحل شود زیرا سردمداران حکومت صفوی ایران بر این حقیقت واقفند که اگر بتوانند خود را به عنوان ابر قدرت منطقه معرفی نمایند خیلی راحت و بدون دردسر خواهند توانست خون ملت های ستم دیده را بمکند به صورتی که صدای کسی در نیاید. لذا روز قدس بهترین فرصت برای متحقق شدن این آرزوی آخوندهای حکومت ایران می باشد.
با توجه به آنچه ذکر شد مشخص می شود که ایران نه تنها برای مردم فلسطین دل نمی سوزاند بلکه در واقع هیچ گونه علاقه ای به رهایی فلسطین و فلسطینیان از زیر یوق اسرائیلیها نداشته و ندارد زیرا پر واضح است که ملت فلسطین و حتی حماس که ایران همواره برای آن دایه مهربان تر از مادر بوده است سنی مذهب می باشند و شیعه و خصوصا شیعه صفوی که امروز در ایران زمام حکومت را در دست دارد فلسفه وجودی آن مخالفت با سنی و سنی ستیزی می باشد و سالیانه میلیاردها دلار را صرف سنی ستیزی در جهان می نماید و در داخل خاک ایران سالانه هزاران سنی را فقط و فقط به جرم سنی بودن به خاک و خون می کشاند و در راه از پای در آوردن اهل سنت از هیچ کوششی دریغ نمی ورزد حال چطور ایران برای دفاع از همین اهلسنت در فلسطین میلیونها دلار هزینه می نماید؟!
اگر واقعا ایران مدافع حقوق مسلمانان است و برای آنان دل می سوزاند چرا جنایتهایی دولت  چین علیه مسلمانان را حتی برای یک بار هم که شده محکوم نکرده است؟! اگر سران ایران در ادعای خود صادق اند چرا مسلمانان اهل سنت کشور خود را همواره در خفقان قرار می دهند و با اندک بهانه این دست به قتل و کشتار آنان می زنند؟!!
اگر ایران داعیه ی دفاع از مسلمانان را دارد چرا برای شعله ور شدن شعله جنگ در افغانستان و عراق آب به آسیاب دشمن ریخته همواره در پی تحریک دشمنان علیه این ملت های مظلوم و ستم دیده است؟!

۱۳۸۸ شهریور ۲۲, یکشنبه

چرا روز قدس مهم است س .ش. شیرازی

چرا روز قدس مهم است
س .ش. شیرازی:
 کودتاگران نشسته بر خوان خون شهیدان ما اکنون در آرزوی دو چیزند:
1- پائیز جنبش سبز ملت ایران
2- تثبیت دولت کودتا
 این هر دو مهم اما لازم و ملزوم هم هستند- یعنی اگر جنبش ملت فروکش کرد دولت کودتا در داخل و خارج می تواند مشروعیت از دست رفته را احیاء و مقبولیت خویش را ترمیم کند – در داخل این موضوع باعث می شود که آنها با خاطر جمعی از سکوت و عدم حضور ملت در صحنه ضمن دستگیری سران اصلاحات و جنبش با قاطبه ملت و همة آنهایی که زبان به اعتراض گشوده اند تسویه حساب نماید- باور کنیم که حبس و بند و زنجیر و باتوم و مرگ در انتظار تک تک ماست – دولت کودتا اگر احساس کند که مردم سرد شده اند و دیگر حضوری در سطح خیابان و تجمعات ندارند از محاق سکوت و بی عملی و تردید و سازش بیرون آمده و چون پلنگی زخمی همه را خواهد درید. این موضوع باعث شده است که شورای امنیت ملی کودتاگران همة تجمعات خویشاوند با جنبش پاک سبز را به تعطیلی بکشاند- عدم برگزاری مراسم احیاء در مرقد امام خمینی که می توانست با حضور مردم و سران جنبش صورت بگیرد نشانة آشکاری است که آنان سعی می کنند در این دورة مهم زمانی به ملت و ناظران بین المللی القاء کنند که مملکت آرام و امن است و جزیرة ثبات ایران برای ارتباطات ظالمانه و معاملات غارتگرانه آنان مهیاست. پر واضح است که سفر قریب الوقوع احمدی نژاد به نیویورک نیز تحت الشعاع این مهم است.
او در این سفر با چالش های بسیاری روبروست. از مخالفت و تظاهرات ایرانیان گرفته تا مخالفت کشورها و دبیرکل سازمان ملل - برای همین است که او می خواهد تا هنگام سفر هیچ تجمعی برگزار نشود که بتواند حیثیت و جایگاه و منزلت سیاسی جهانی و ملی او را خدشه دار کند- اگر تظاهراتی صورت بگیرد « چه سرکوب شود و چه نشود » در هر دو حال جهان خواهد فهمید که او واقعاً فاقد مشروعیت و مقبولیت است و ملت ایران هم چنان اصرار به گرفتن حق و رأی خود دارد و هیچ کشوری حاضر نیست با یک سیاستمدار در حال سقوط و فاقد مقبولیت و مشروعیت و ویران مذاکره، گفتگو، معامله و مراوده ای داشته باشد و او ضمن از دست دادن فرصت طلائی مذاکره با آمریکا و غرب، هم پیمانان خود در آمریکای لاتین و عرب را از دست می دهد و این یعنی ساقط کردن حکومتی که بر پایة ستم و تقلب و کشتار و جنایت ساخته شده است- سناریوی سنگین و خائنانه کودتاگران در دادن امتیاز به غرب و خارجی ها از طریق اقتصادی و سیاسی و گرفتن مجوز سرکوب ملت در داخل بر دل آنها خواهد ماند- ما چاره و راهی نداریم مگر اینکه این تنهاترین و طلائی ترین فرصت زنده بودن و اظهار وجود و استمرار و پایائی جنبش سبز را در روز قدس از دست ندهیم- باور کنید این روز نقطه عطف تاریخ مبارزه رهائی بخش ملت در دورة جنبش سبز و شاید تاریخ فردای ماست.
تا بازگشائی دانشگاه ها فرصتی نمانده است دولت می خواهد با بازگشایی دانشگاه ها خبری از جنبش سبز نباشد باید او این آرزو را به گور ببرد  دست در دست هم و با پایمردی و شهامت در این تظاهرات کودتاکش شرکت کنیم و همة دوستان و فامیل و نزدیکان را به این میدان حماسه بکشانیم و جنبش سبز را تا شروع سال تحصیلی زنده نگاه داریم 

«اعتصاب سريع»؛ به محض بازداشت كروبي! به اطرافيان خبر دهيد!

«اعتصاب سريع»؛ به محض بازداشت كروبي!
به اطرافيان خبر دهيد!
بابك داد
مهدي كروبي يك آيت الله حقيقي است؛ «نشانه خدا» كه حامي مظلومان بي‌پناهان است، كه از عدالت‌طلبي سرشار است و ياور ستمديدگان هراسان است. مهدي كروبي بدون اين لقبها اما دلپذيرتر است. وقتي كساني مانند احمد جنتي و صادق لاريجاني «آيت‌الله» مي شوند، «آيت الله كروبي» شجاع و وفادار و نستوه را «مهدي كروبي» خطاب مي كنيم تا بداند «باباي ستمديدگان» به القاب آقا و آيت الله محتاج نيست و شرافت و شأن پدرانه او را ارج مي نهيم. او حامي فرزندان زخم‌خورده ملت بود و براي احقاق آن عزيزان كه زير دست متجاوزان اوباش لبناني و سپاهيان رهبر مورد تجاوز جنسي قرار گرفتند و پژمردند تا ديگر بدنبال رأي خود نباشند، به دنيايش پشت پا زد. كروبي براي اين بچه هاي سوخته دل و زخم خورده؛ يك «پناه و حامي» شد و حتي بيشتر از پدرانشان هم پاي حقوق آنان ايستاد. اگر خبر دستور رهبر نظام كودتاچي، براي بازداشت مهدي كروبي درست باشد، واي بر ما اگر بلافاصله دست از كار و شغل خود نكشيم و اعتصاب نكنيم و واي بر اين حكومت معاويه اي، كه به فروپاشي خود سرعت داده است. اگر كروبي را بگيرند، بخاطر حفظ و صيانتي است كه او از ناموس پسران و دختران ايراني كرده و از موقعيت و مال و جان خود دست شسته،پس بايد كه ما هم بلافاصله از كار دست بشوئيم و اعتصاب كنيم. همان لحظه شنيدن خبر، كار يا وسيله كارمان را تعطيل و خاموش كنيم. مثالي مي زنم براي آن ٩ ميليون مسافركش ليسانسه و ديپلمه، كه از جور اين حكومت جائر و فاسد، چيزي جز يك ماشين فسطي ندارند! خبر را كه شنيدي،همان وسط خيابان ماشينت را خاموش كن! فقط فرض كن «مهدي» پسر تو بود كه زير دست و پاي متجاوزان وحشي لبناني و سپاهي، مورد تجاوز قرار مي گرفت و زار مي زد. كروبي براي بچه هاي ما پدري كرده و كلام حق را گفته و دست از جان شسته! تو هم دست از كار و كسب بشوي! جانب حقانيت كروبي را رها نكنيم وگرنه اين متجاوزان، رسم مروت را برمي‌اندازند و شايد فردا بچه خود تو را بزنند و بكشند يا مورد تعرض قرار دهند و كسي جرأت و جسارت نكند حامي و پناهش بشود! نگذاريم نظام كودتايي معاويه زمان، رسم مردي و مردانگي را هم به بند بكشد. وقتي مهدي كروبي شجاع را اسير كرده باشند و تو به بهانه كسب روزي، مغازه ات را باز كرده باشي، يا به اداره و بيمارستان و كارخانه رفته باشي، لحظه اي صداي ضجه آن پسران و دختران معصوم را به ياد بياور و بينديش به آن پيرمرد كه پدر و پناه آنهاست! كار و كسب را رها كن و نگران روزي نباش! باور كن كه:«والله خير الرازقين!»

دستور آيت الله خامنه ای برای بازداشت مهدی کروبی، جرس
شبکه جنبش راه سبز (جرس): شنيده ها ازمنابع آگاه خبری تهران حاکيست خامنه ای دستور بازداشت کروبی را صادر کرده است.
اکبر هاشمی رفسنجانی در ديدار با اعضای مرکز تحقيقات استراتژيک وابسته به مجمع تشخيص مصلحت نظام که رياست آن را حسن روحانی به عهده دارد با اشاره به جلسه خودش و آيت الله خامنه ای گفته است: من از همه چيز کناره گيری خواهم کرد ،اجازه اقامت نماز جمعه را هم که نمی دهند.
اوهمچنين از اينکه همه چيز در اختيار سپاه است و اوضاع توسط نظاميان سپاهی کنترل می شود اظهار نگرانی کرده است.
وی در ادامه اشاره کرده که به آيت الله خامنه ای گفته: شما نبايد دستور دستگيری مهدی کروبی را صادر می کرديد.
وی در پايان ديدارش اعلام کرده با ادامه اين روند، اوضاع پيچيده تر خواهد شد و پاسخی که آيت الله خامنه ای به او داده تنها سکوت بوده است.
منبع : سايت www.gooyanews.com

از بابک داد

قانون اساسي نوين, براي همه ايرانيان!
بابک داد: بيانيه ميرحسين موسوي را حتما" بخوانيد و هوشمندي او را از خلال كلماتش دريابيد. امروزه نسل نوين و خيزش نوين و انرژي نويني بنام جنبش سبز شكل گرفته كه شبيه هيچ رخداد ديگري نيست بجز خودش.
براي ادامه اين جنبش، بايد هوشمند و اميدوار و زيرك بود كه اهالي و سران جنبش سبز مانند «ميرحسين كروبي» و خاتمي عزيز هستند. امروزه احيا و تكرار «بخشهايي» از قانون اساسي و تكرار دوران «دوران امام» كه در بيانيه هاي مهندس موسوي يا آقايان كروبي و خاتمي بر آن تأكيد مي شود، نه «منطقي و مفيد» است، و نه «ممكن و شدني» است! قبلا" اصلاح طلبان بدليل اخلاص و صميميتشان، گاهي اصرار غيرلازمي داشتند بر اينكه پايبنديشان را به«آرمانهاي امام» و ارزشهاي انقلاب سال ٥٧ به «غاصبان امام و ج.ا» اثبات نمايند و گاهي اصرارشان بر بي عيب بودن و درخشندگي دوران امام، باعث مي شد جنگهاي غيرلازمي در ميان بدنه هفتاد ميليوني مخالفان نطام فعلي دربگيرد.
در حالي كه معناي بيانيه ديروز مهندس موسوي اين است كه در گيرودار «به گروگان گرفته شدن ملت ايران» اولويت اساسي با اتحاد فراگير تمام ملت گروگان، براي رهايي است. وقت تنگ است و «سلول هاي» جامعه ايرانيان بايد احيا شوند و به روشنگري ساير اقشار ناآگاه پيراموني همت كنند كه جنبش سبز بدنبال چيست؟ معناي مستتر بيانيه ميرحسين، دوري گزيني از بحثهاي اختلاف افكنانه و اصرار بر همدلي ايرانيان داخل و خارج براي يك هدف بزرگتر است.به عبارتي در اين گيرودار گروگانگيري ملت، كسي نمي تواند و لازم نيست اثبات كنيم دوران آيت الله خميني، عالي و بي نقص بوده، يا برعكس ثابت نماييم آن دوران كاملا" پر اشتباه و ظالمانه بود. و حالا هم زمانِ چنان جنگ بي حاصلي نيست. ما امروزه با نظامي نامشروع و جنايتكار مواجهيم و بايد به سرنگوني كامل(و نه رفرم و اصلاح!) آن همت كنيم. و از حالا،سر فرصت، به فكر طراحي يك «ساختمان متمدن» براي جامعه بعد از اين باشيم و در طراحي ابعاد و اتاقهاي آن، خطاهاي قبل از اين را تكرار نكنيم و براي «تمام ايرانيان» اتاق بسازيم. پس بحثهاي انحرافي بي معناست. كودتاي ٢٣ خرداد، همه آنچه را كه نامش «جمهوري اسلامي ايران» بود «ختم» كرد و رسما" به جمهوريت و اسلاميت و ايرانيت نظام سي ساله پايان داد.
ولي فقيه قدرت طلب و سپاهيان خونريز همدستش، با «مخلوط و معجوني» از شعارهاي فريبنده و زيباي ديني و سياسي، توانستند اين كودتا را براي مردم روستاها، بسيجيان ساده دل و بدنه ناآگاه جامعه توجيه كنند و حتي برخي از بسيجيان را براي سركوب معترضان و مردم قانع و تهييج نمايند.نظام با توسل زيركانه به «سرند و گزينش» ارزشها و امام و قانون پرداختند تا نزد همان جمعيت ناآگاه و سنتي، به اين كودتاي سياه، نام «نجات نظام از انقلاب مخملي!» بدهند و به قصد شوم خود نائل آيند و با «مصادره امام و انقلاب٥٧»،نخست وزير معتمد امام را ضدانقلاب و عامل اسرائيل جلوه دهند و موسوي و كروبي و هاشمي و خاتمي و بقيه سابقه داران انقلاب و ياران نزديك امام را به راحتي قرباني كنند. اما مطالبات ملت از تمديد انتخابات بالاتر رفت و اكنون مطالبات برحق ملت، قانون اساسي متناقض فعلي را هم درنورديده است و به احياي اصول خوب و معطل مانده آن در نظام كنوني هيچ اميدي ندارند. پس اصرار بر احياي قانوني كه «سرند و غربال شدني» است و حاصلش كودتاي اخير بود، اصرار بي ثمري است كه انرژي جنبش را صرف بحثهاي وقت گير مي كند.
عده زيادي، مشكلات نظام فاسد امروز را حاصل قانون متناقض جمهوري اسلامي مي دانند كه جمهوريت را گرفتار دور باطل كرده است.الان مهم اين است كه اين نظام كودتاچي اثبات كرده، بخشهاي زيادي از قانون اساسي ج.ا، در تضاد با خواسته هاي برحق ملت است و اين جاي كتمان ندارد. دولتمرد شدن يك ولي فقيه(!) جز «فساد ديني و بيداد دولتي» موجود، نتيجه اي ببار نمي آورد. بنابراين اهالي جنبش سبز، به برپاسازي يك «نظام قانوني نوين» اميد بسته اند كه از تناقضها و اشتباهات و ظلمهاي «تمام اين سي سال اخير» تهي باشد. قانوني نوين كه «چتر فراگيري براي تمام ايرانيان» باشد از هر مرام و مذهب و تبار و جنس و قومي.
قانوني براساس «نيازهاي امروز و پيش نيازهاي فردا»؛ كه از خطاهاي عمدي يا غيرعمدي كه در تمام سي سال گذشته رخ داده و نهايتا"وضع فاجعه آميز امروز را رقم زده و يك اقليت را سوار برسرنوشت اكثريت ملت كرده، عبرت بگيرد و «طرحي نو دراندازد». رمز موفقيت جنبش، حفظ و گسترش وحدت است. ما در اين جنبش،به «عضوگيري از تمام ايرانيان» براي مشاركت در براندازي نظام نيازمنديم. همزمان نيازمنديم به نگارش و تدوين يك «قانون اساسي همه گير» براي حفظ كرامت و آزادي و حقوق «تمام ايرانيان». پس از بحثهاي انحرافي،وقتگير بپرهيزيم. وحدت و يكدلي تمام ايرانيان و هموطنان، رمز پيروزي ملت ما بر «گروه گروگانگيرها»ست. هيچ چيزي براي چند نفري كه مسافران يك هواپيما را به گروگان گرفته اند، لذتبخش تر از اختلاف بين مسافران و مشاجره ميان گروگانها نيست. با يكدلي و وحدتمان، داغ آن لذت را بر دل گروگانگيرها مي گذاريم و به تدوين قانون اساسي نوين مشغول مي شويم. چون اين نظام رفتني است.به اين حرف اعتماد كنيد.
[پي نوشت]: ايرانيان دوستتان دارم!همين! دعايم كنيد.

راهپیمایی روز قدس را فراموش نکنیم

در حالی که حاکمیت دیکتاتوری تلاش می کند اذهان عمومی را به بازی بگیرد و وضعیت کشور را عادی جلوه دهد، با اشاره رهبران جنبش و به حرکت آمدن شبکه های مردمی فرصت حضور دیگری در
 بیست و هفتم شهریور در روز قدس
برای جنبش سبز مهیا شده است

 
در پخش اخبار به ویژه در خارج از فضای مجازی کوشا باشید

وبلاگ‌نويسان ببينند

بیست و دو خرداد یادتان هست؟ آن روز که ساعتها در صف ایستادیم تا رای دهیم.
شبش را خاطرتان هست؟ هنوز خیلیها رای نداده بودند که زمزمه پیروزی آقای احمدی نژاد پخش شد و زمان زیادی از اتمام رای گیری نگذشته بود که در خیابانها شاهد پخش شدن شیرینهایی بودیم که معلوم نبود نیمه شب جمعه از کجا تهیه شده!
بیست و پنج خرداد یادتان هست؟ همه به اعتراض از نادیده گرفتن رایمان به خیابان آمدیم چرا که رسانه ها اعتراضمان را پخش نمی کردند.یادتان هست پاسخ اعتراض بی خشونتمان را دولت مهرورز با چه خشونتی داد؟ خیلی دور نیست 60 روز پیش بود.
خاطرتان هست برای آنکه اتهام اغتشاش به ما نزنند در نهایت سکوت و با دهانهای بسته دور هم جمع شدیم بلکه به خواست‌هامان گوش دهند. جواب ما چه بود جز گلوله هایی که بر پیکر خواهران و برادران بی گناهمان فرود آمد؟ آن نامردمان حتی اجساد بچه هایمان را قایم کردند.
و در این مدت شریفترین مردم ایران یا در خیابان کشته شدند یا در زندانها مورد شکنجه و آزار جنسی قرار گرفتند و یا در زندان کشته شدند یا مجبور به اعترافاتی دروغین شدند چرا که اگر اعتراف نکنند سرنوشتشان مانند نبوی و رمضان زاده است که حتی خانوادهایشان نتوانستند ملاقاتشان کنند.
و حالا پس از این همه رنجی که با غیرت ترین مردم ایران کشیدند چرا ساکت شدیم؟ چرا آنها را در زندان تنها گذاشتیم؟ الله اکبرهامان  چه شد؟ قولی که برای تحریم به هم دادیم چه شد؟ آیا ظرف 60 روز فراموش کردیم ؟ آیا اعتراض ما فقط هوسی بود که بعد از 60 روز فراموش شد پس شاید سزاوار این دولت ظالم هستیم.
سرنوشت قومی تغییر نخواهد کرد مگر به دست خودشان

۱۳۸۸ شهریور ۲۱, شنبه

نامه عبدالکریم سروش به خامنه ای

چهارشنبه 18 شهريور 1388
جشن زوال استبداد دينی، نامه عبدالکريم سروش به آيت الله خامنه ای
شما حاضر بوديد آبروی خدا برود اما آبروی شما نرود. مردم به ديانت و نبوت پشت کنند اما به ولايت شما پشت نکنند. شريعت و طريقت و حقيقت مچاله شوند اما ردای رياست شما چين و چروک نخورد. اما خدا نخواست. دل های سوخته و لب های دوخته و خون های ريخته و دست های بريده و دامان های دريده نخواستند و نگذاشتند. پاکان و پارسايان و پيامبران نخواستند. محرومان و مصلحان و ستم کشيدگان و ستم ستيزان نگذاشتند


بنام خدا
عروسی خونين پايان يافت و داماد دروغين به حجله در آمد.
صندوق ها بر خود لرزيدند و ديوان در تاريکی رقصيدند.
قربانيان در کفن های سپيد به نظاره ايستادند و زندانيان با دست های بريده کف زدند
و جهانيان يک چشم خشم ويک چشم نفرت، داماد را بدرقه کردند.
چشم روزگار فاش گريست و خون از سر ايوان جمهوری گذشت.
شيطان خنديد و آنگاه ستاره ها خاموش شدند و فضيلت به خواب رفت.
آقای خامنه ای،
که اين کند که تو کردی به ضعف همت و رای؟
ز گنج خانه شده خيمه بر خراب زده
وصال دولت بيدار ترسمت ندهند
که خفته ای تو در آغوش بخت خوابزده
درين قحط سال فضيلت و عدالت همه از شما شاکی اند و من از شما متشکرم. "زان يار دلنوازم شکری است با شکايت." نه اينکه شکايتی نداشته باشم. دارم و بسيار دارم اما آنها را با خدا در ميان نهاده ام. گوشهای شما چندان از ستايش و نوازش مداحان پر و سنگين شده است که جايی برای صدای شاکيان ندارد. ولی من از شما بسيار متشکرم. شما گفتيد که "حرمت نظام هتک شد" و آبروی آن به يغما رفت. باور کنيد که در تمام عمر خود خبری بدين خوشی از کسی نشنيده بودم. آفرين بر شما که نکبت و ذلت استبداد دينی را اذعان و اعلام کرديد.
شادم که آخر الامر آه سحرخيزان به گردون رسيد و آتش انتقام الهی را برافروخت. شما حاضر بوديد آبروی خدا برود اما آبروی شما نرود. مردم به ديانت و نبوت پشت کنند اما به ولايت شما پشت نکنند. شريعت و طريقت و حقيقت مچاله شوند اما ردای رياست شما چين و چروک نخورد. اما خدا نخواست. دلهای سوخته و لبهای دوخته و خونهای ريخته و دست های بريده و دامانهای دريده نخواستند و نگذاشتند. پاکان و پارسايان و پيامبران نخواستند. محرومان و مصلحان و ستم کشيدگان و ستم ستيزان نگذاشتند.
"پری نهفته رخ و ديو در کرشمه حسن،" قصه جمهوری ولايی شما بود. و اينک خدا را شکر که پرده عصمت دروغين اين ديو دريده شد. رازش فاش و مشتش باز شد و تردامنی اش بر آفتاب افتاد. و جهانيان با خشم و حيرت آن را برهنه مشاهده کردند.
آقای خامنه ای،
می دانم که روزهای تلخ و سختی را می گذارنيد. خطا کرده ايد، خطايی سخت. تدبير اين خطا را من دوازده سال پيش به شما نشان دادم. گفتم آزادی را چون روش برگيريد. از حق بودن و فضيلت بودنش بگذريد. آن را برای رسيدن به حکومتی کامياب به کار گيريد. اين را که می خواهيد؟. چرا شيپور را از سر گشاد می زنيد؟ چرا ميان مردم عسسان و خفيه نويسان و جاسوسان می گماريد تا ضمير آنان را بخوانند يا به حيله و ترفند، سخنی از زير زبانشان بکشند، و راست و دروغ و نارس و ناقص بشما گزارش دهند؟ مطبوعات را، احزاب را، انجمن ها را، ناقدان را، مفسران را، معلمان را، نويسندگان را ... آزاد بگذاريد ، مردم به صد زبان حکايت خود را آشکارا خواهند گفت و پنجره های خبر و نظر را بر روی شما خواهند گشود وشمارا در تدبير ملک وتنظيم نظام ياری خواهند کرد. مطبوعات را خفه نکنيد. آنها ريه های جامعه اند. اما شما از بيراهه و کژراهه رفتيد. و اينک در طلسم تهلکه ای افتاده ايد و قربانی نظام بسته ای شده ايد که ديرگاهيست خود آن را آفريده ايد، که نه نقد در آن می رويد نه نظر، نه علم نه خبر. گمان می کنيد با خواندن بولتن های محرمانه و گوش کردن به مشاوران گوش به فرمان، خبرهای کامل و جامع را به چنگ می آوريد. اما هم انتخاب خاتمی هم انتخاب سبز موسوی بايد به شما نموده باشد که افيون استغنا وافسون استبداد، زيرکی و دانايی را از شما ستانده است. و اينک برای جبران آن گناه ناشی از جهل ناشی از استبداد، دست به ارتکاب گناهان بزرگتر می زنيد. و خون را به خون می شوئيد مگر طهارتی حاصل کنيد.
خيانت و تقلب کم بود دست به قتل و جنايت برديد، خيانت و جنايت بس نبود تجاوز به زندانيان را بر آن افزوديد، قتل و تجاوز و تقلب هنوز کم بود تهمت های جاسوسی و ناموسی را هم بر آن اضافه کرديد. درويشان و روحانيان و نويسندگان و دانشجويان را هم امان نداديد و از دم تيغ گذرانديد. عاقبت هم به جانيان و بانيان جايزه داديد و به ريش همه خنديديد و ريش سرباز بی نوايی را گرفتيد که چرا ماشين ريش تراشی را به سرقت برده است!
از صبر خدا در شگفت بودم. می دانستم که
لطف حق با تو مداراها کند
چونکه از حد بگذرد رسوا کند
می دانستم که مادران داغدار و پدران سوگوار در خفا می سوزند و می گريند و به زبان حال و قال با خدا می گويند:
ربنا اخرجنا من هذه القريه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک وليا و اجعل لنا من لدنک نصيرا ( خداوندا ما را از اين محيط پرستم نجات بخش وبرای ما ياوری بفرست.)
می دانستم که "چه دست ها که ز دست تو بر خداوند است." زندانها معبد بود و عابدان روز و شب در سجود، سقوط ولايت جاير را از خدا به دعا می خواستند (و می خواهند).
ندای آقا سلطان که به خاک شهادت افتاد و حنجره اش به گلوله ستم سوراخ شد به درگاه سلطان عالم ناليدم که بازهم ندای خلايق را نمی شنوی؟ چون عيسی بر صليب گله کردم که "خدايا چرا ما را رها کرده ای"، مگر سياهکاران را نمی بينی که سبزها را سرخ کرده اند، مگر عبوسان و ترش رويان را نمی نگری که شيرينی ها را تلخ کرده اند، سوختن خرمن امنيت و کرامت انسان را می نگری و ذلت اعتراف زندانيان و شوکت شريرانه ستمگران را می بينی و بازهم استغنا می ورزی؟
تا روزی که آن اقرار مجبورانه و مکروهانه يعنی آن کلمات سه گانه را شنيدم: "هتک حرمت نظام"، که چون حديث سرو و گل و لاله و چون ثلاثه غساله جان بخش بود. گويی کلمات آن خطيب نبود. کلمات تو بود خدايا که در خطابه جاری شد. دانستم که دست به کار اجابت شده ای و باد را فرمان داده ای تا آتش را به کشتزار فرومايگان ببرد. سجده کردم و سپاس گزاردم که
آفرين ها بر تو بادا ای خدا
بنده خود را ز غم کردی جدا
آتشی زد او به کشت ديگران
باد آتش را به کشت او بران
آقای خامنه ای،
می خواهم به شما بگويم دفتر ايام ورق خورده است و بخت از نظام برگشته است، آبرويش به يغما رفته است و طشت رسوائيس از بام تاريخ افتاده است. کشف عورت شده است. خدا هم از شما رو گردان شده و ستاريت خود را باز گرفته است. آن دليری ها که در کنج خلوت و در پرده تزوير می کرديد فاش شده است. آه جگرسوختگان و جان باختگان و دهان دوختگان کارگر افتاده است و دامان و گريبان شما را سوخته است. خائفم که بگويم باب توبه هم به روی شما بسته شده است. شريعت هم از شما شفاعت نخواهد کرد که مشروعيت از شما گريخته است. ايران سبز از اين پس ديگر آن ايران سياه و ويران نيست. سبزی وسپيدی اين جنبش به عنايت و اجابت الهی بر سياهی جور شما پيشی گرفته است. خاک و آب و آتش و ابر و باد و مه و خورشيد و فلک در کارند تا به فرمان خدا بر عليه شما بشورند.
سالها اعوان و انصار شما زير چتر حمايت و ولايت شما چون شغالان گرسنه در پوستين خلق افتادند و امنيت و عدالت را از مردم ربودند، دهانشان را بستند، عزتشان را ستاندند، راحتشان را گرفتند، گلويشان را فشردند، خون در دل و اشک در چشمشان نشاندند، زهر قساوت را به آنان چشاندند و چون قومی اشغال شده به اسارتشان گرفتند، حقوقشان را پامال کردند، آزاديشان را به تاراج بردند، حرمتشان را شکستند، افکارشان را به سخره گرفتند، دينشان را وارونه کردند، کارخانه مقدس تراشی تراشيدند، و به نام دين خرافه فروختند، کامشان را تلخ و روزشان را شب کردند، دست خيانت در صندوق آراء شان گشودند، و پای اهانت بر کرامتشان نهادند، دانشگاه ها را به دست جهال سپردند، و بيت الاحزانی بنام صدا و سيما را از دروغ و تهمت انباشتند، و درس غلامی و غمناکی به مردم دادند. نظر حرام نمودند و خون خلق حلال، اجتماعات دروغين و گزاف بر پا کردند، و لاف زنان به مردم دنيا فروختند که همگان عاشقان سينه چاک نظام ولايتند. در زندانها و قتلگاه ها از قتل و تجاوز و تعدی و ضرب و شتم و جرح و شکنجه آن کردند که مغولان نکردند، شرع و قانون را زير پا گذاشتند، و علم جهل و تعصب برافراشتند، نادانان را بر کشيدند و دانايان را فروکوفتند، لذت را از جوانان و حرمت را از پيران دريغ داشتند، آيت الله های رنگين ساختند و فتاوای سنگين از آنان گرفتند تا نويسندگان و ناقدان را به طناب توحش خفه کنند و به ساطور سبعيت بند از بند بگشايند، در پی ماليخوليای دشمن ستيزی هر روز مهلکه ای و معرکه ای تراشيدند و جمعی را به بند کشيدند، و اقارير مضحک بر زبانشان نهادند و کيفرهای مهلک بر جانشان.عمله استبدادنظامی و قضايی بيداد را به نهايت رساندند، گويی نظام قسم خورده بود که از صدام و حجاج چيزی کم نياورد.
اين مکرهای سرد و رندی های واژگونه و زيرکی های ابلهانه، و ستم های آشکار و نهان و زور و تزوير های گران و حق کشی ها و آدم کشی ها و تقلب ها و تخلف های پر عفونت ودراز مدت ، آتشی در وجدان رعيت افروخت که کاشانه ولايت را بسوخت. آن اعتراض پس از انتخابات نه "رزمايش" بود، نه" فتنه" و نه" مسجد ضرار" (که دارالضرب شما هر روز مهری بر آن می زند)، بل طغيان و غليان غيرت بود بر عليه غارت. وجدانهای بيدار، بر رای خود، بر انتخاب خود، بر حقوق شهروندی خود، بر آزادی انديشه خود، غيرت ورزيدند و بر غارتگران رای و حقوق و آزادی، آرام و متين شوريدند. دزدان سراسيمه بر خود پيچيدند،ولی ما صدای خنده خدا را شنيديم که در فضا پيچيد. او از ما راضی بود. دعای ما را شنيد و جانيان و بانيان را رسوا کرد. مرگ ترانه (موسوی)، ترانه مرگ استبداد بود.
آقای خامنه ای،
بارها حافظان ،حکام جائر زمانه را بزبان رمز موعظه کردند که:
با دعای شب خيزان ای شکر دهان مستيز
در پناه يک اسم است خاتم سليمانی
و گفتند:
مکن که کوکبه دلبری شکسته شود
چو بندگان بگريزند و چاکران بجهند
نشنيدند و عاقبتشان را شنيدی.
جنبش سبز برای آفريدن ايرانی سبز اکنون محکم نهاد شده است. چون شجره طيبه ای که پايی در زمين و سری در آسمان دارد و به اذن خدا در ثمر بخشی است (اصلها ثابت و فرعها فی السماء – سوره ابراهيم). اين جنبش شهيد سبز خود، شعر و شاعر سبز خود، ادب و هنر و گوينده و گفتمان سبز خود را پيدا کرده است. محصول بيست سال جهاد فرهنگی و دردمندانه روشنگران و پيکارگران عرصه سياست و فرهنگ است. بيهوده می کوشيد با نظامی گری و انوری پروری به سبک سلطان سنجر و سلطان محمود آن را در هم بشکنيد. خود را مگر بشکنيد.
اين نه آن شير است کز وی جان بری
يا ز پنجه قهر او ايمان بری
فرو ريختن رعب رعيت و زوال مشروعيت ولايت بزرگترين دستاورد شورش غيرت بر غارت بود و شير خفته شجاعت و مقاومت را بيدار کرد. نه تطاول نظاميان نه تجاوز حراميان، نه خاک افشاندن در چشم مروت نه باد افکندن در آستين ژنده قدرت، نه تکيه بر سبعيت حيوانی نه حمله به علوم انسانی، نه مداحی مداحان مزدور نه شاعری شعر فروشان کم شعور، هيچکدام قامت مقاومت را خم نخواهند کرد. استبداد دينی رسوای کفر و دين شده است. و در مزرع سبز جنبش هنگام دروی آن رسيده است. ما اين را به دعا از خدا خواسته ايم و خدا با ماست.
برگشتن بخت و روزگار شاهدی شيرين تر از اين ندارد که عيدهای شما همه عزا شده است. و هر چه روزی شما را می خنداند اينک می گرياند و می لرزاند. دانشگاهی که می خواستيد به پابوس شما بيايد، اکنون به کابوس شما بدل شده است. تظاهرات خيابانی، اجتماعات آئينی، رمضان و محرم ،حج و روضه و ماتم همه برای شما نماد نحوست شده اند و به زيان شما روان می شوند.
ما نسل کامکاری هستيم. ما زوال استبداد دينی را جشن خواهيم گرفت. جامعه ای اخلاقی و حکومتی فرادينی طالع تابناک مردم سبز ماست.
ما آزادی را ارج خواهيم نهاد و قدر خواهيم دانست، همان آزادی که شما به آن ظلم کرديد و قدرش را ندانستيد و اکنون مظلمه اش را می بريد. فاشيسم مشربان به شما فروختند که آزادی يعنی بوالهوسی و اباحی گری و لاابالی روشی. و ندانستيد که شفای امراض مهلک نظام شما در اين خجسته آزادی است. بی جهت بدنبال مفسدان اقتصادی می گرديد (که در آن هم عزمی و جديتی نيست). اگر مطبوعات را آزاد می گذاشتيد، فسادها را رو می کردند و مفسدان جرات فساد نمی کردند. می گذاشتيد نقد شما را بگويند تا شما هم به ورطه استبداد رای و نخوت شوکت و فساد قدرت در نمی افتاديد. می گذاشتيد سخن راستين مردم را با شما در ميان بگذارند تا مستی بی خبری از سرتان بپرد. آنها مدارس ميهن اند، نه "پايگاه دشمن." و چه باک که درهای مدارس باز باشد و شما هم در آن شاگردی کنيد.
ما ديانت را هم ارج خواهيم نهاد، همانکه شما آن را بازيچه مصالح قدرت خواستيد و بنام آن درس غلامی و غمناکی به مردم داديد و ندانستيد که شادی و آزادی با ايمان راستين همپيمانند و اجبار فقيهانه، حريت مومنانه را می ستاند و قدرت شريعت مدار هم قدرت و هم شريعت را فاسد می سازد. حکومت بر مردمی شاد و آزاد و آگاه و چالاک افتخار دارد نه رعيتی دربند و غمناک.
***
با خود می گويم برای که اينها را می نويسم؟ برای نظامی که بخت از او برگشته و آب از سرش گذشته و تشنه در سراب مانده و خيمه بر خراب زده و چشم نجابتش بسته و ستون صلابتش شکسته و از چشم خواص و عوام افتاده و طشت رسوائيش از بام افتاده است؟ و آنگاه به ياد می آورم کلام خالق سبحان را در ذکر حکيم که:
و اذ قالت امه منهم لم تعظون قوما الله مهلکم او معذبهم عذابا شديدا قالوا معذره الی ربکم و لعلهم يتقون (آنان پرسيدند چرا کسانی را موعظه می کنيد که خدا قطعا هلاک و عذابشان خواهد کرد، موعظه گران گفتند عذری است تا خدا ما را به گناه آنان نگيرد، شايد هم پند ما در آنان درگيرد – سوره اعراف ۱۶۴)
بارخدايا تو گواه باش، من که عمری درد دين داشته ام و درس دين داده ام. از بيداد اين نظام استبداد آئين برائت می جويم و اگر روزی به سهو و خطا اعانتی به ظالمان کرده ام از تو پوزش و آمرزش می طلبم.
ای خدای خرد و فضيلت! به صدق سينه مردان راستگو و به آب ديده پيران پارسا دعای ما را هم با دعای سحرخيزان و روزه داران و عابدان و صالحان همراه کن و شکوه دردمندانه ما را بشنو و بر سينه های بريان و چشم های گريان ستمديدگان رحمت آور و بيش از اين خلقی را پريشان و خروشان مپسند. دوستان خود را به دست دشمنان مسپار و خرد و فضيلت را از اسارت اين نامردمان به در آر.. باد را بگو تا خيمه استبداد را بر کند و آتش را بگو تا ريشه بيداد را بسوزاند. آب را بگو تا فرعون ها را غرق کند و خاک را بگو تا قارون ها را در خود کشد. ابرها وباران ها را بگو تا رحمت و عدالت و شادی و شفقت بر اين قوم مظلوم محروم ببارند و خارزار رذيلت ظالمان را به گلزار فضيلت عادلان بدل کنند.
آب و دريا ای خداوند آن توست
باد و آتش جمله در فرمان توست
گر تو خواهی آتش آب خوش شود
ور نخواهی آب هم آتش شود
تو بزن يا ربنا آب طهور
تا شود اين نار عالم جمله نور

رمضان مبارک ۱۴۳۰ قمری
شهريور ۱۳۸۸ شمسی
عبدالکريم سروش

۱۳۸۸ شهریور ۲۰, جمعه

بیانیه شماره 12 میرحسین موسوی

چهارشنبه 18 شهريور 1388

بيانيه شماره ۱۲ ميرحسين موسوی: دستگيری بهشتی آغاز سلسله حوادث جديد، سهمگين‌تر و کور است، اما باطل رفتنی است

جرس

خلاصه:
ميرحسين موسوی با صدور بيانيه شماره ۱۲ خود،بازداشت دکتر عليرضا بهشتی فرزند شهيد مظلوم بهشتی، و مرتضی الويری، و سردار محمد عزلتی مقدم را محکوم کرد. مهندس موسوی در اين بيانيه با اشاره به اينکه دستگيری بهشتی آغاز سلسله حوادث جديد،سهمگين‌تر،و کور است،تاکيد کرده که«باطل رفتنی است». شبکه جنبش راه سبز(جرس):ميرحسين موسوی با صدور بيانيه ای بازداشت دکتر عليرضا بهشتی فرزند شهيد مظلوم بهشتی، و مرتضی الويری، و سردار محمد عزلتی مقدم را محکوم کرد.

ميرحسين موسوی در اين بيانيه با تاکيد براينکه«خبر دستگيری برادران عزيز آقايان دکتر سيد عليرضا بهشتی و مهندس مرتضی الويری مسئولان کميته پيگيری امور آسيب ديدگان حوادث ايام اخير و سردار مقدم مسئول کميته ايثارگران ستاد انتخاباتی اينجانب موجی از شگفتی و ابهام در دلبستگان به نظام اسلامی ايجاد کرده است» اعلام کرد «آنان به بند کشيده شده اند در حالی که جرمی جز پيروی از راه انقلاب و دفاع از اجرای عدالت در مورد خون‌های به‌ناحق ريخته شده و کمک به خانواده بی گناهانی که پس از انتخابات به زندان افتاده اند ندارند. آنان اينک در زندان به سر می‌برند در حالی که عاملان فجايع اخير آزادند و مسئولان ادعا می‌کنند حتما به جناياتی که رخ داده است رسيدگی خواهند کرد.» موسوی از مدعيان حکومتی پرسيده« آيا با از بين بردن اسناد جنايت و در بند کردن کسانی که حقوق قربانيان را پيگيری می‌کردند اين کار را انجام می‌دهيد؟»

ميرحسين موسوی در بخش ديگری از بيانيه شماره ۱۲ خود خطاب به «مردم ايران» اعلام کرد«تلاش‌های شما برای بازگرداندن آرامش به جامعه قرار نيست با پاسخی خردمندانه روبرو شود. روزهايی خطير در پيش‌رو قرار گرفته است. دستگيری کسانی چون دکتر بهشتی يک نشانه است که از حوادثی سهمگين‌تر خبر می‌دهد. اما باطل رفتنی است و آن چيزی که به مردم سود می‌رساند باقی می‌ماند. و اما ما ينفع الناس فيمکث فی الارض.»

او همچنين با اشاره به اينکه «آرامش و هوشياری خود را حفظ کنيد» از بازداشت دکتر عليرضا بهشتی، الويری و مقدم را آغاز سلسله حوادث جديدی دانسته و تاکيد کرد «سلسله حوادث جديدی که آغاز شده است به مانند ديگر تحرکات کور اين ايام برای مخالفان شما جز خسارت باقی نخواهد گذاشت. مراقب باشيد که آنها شما را تحريک نکنند و به هنگام نابود کردن خود به کاشانه و کشورتان لطمه نزنند.»

موسوی همچنين بازداشت فرزند آيت الله بهشتی را هتک حرمت بهشتی مظلم اعلام کرد و افزود: «هتک حرمتی که از بهشتی مظلوم شده است را به فرزندان آن شهيد و شاگردان و پيروان و دوستداران او و تمامی دلبستگان به انقلاب و اسلام تسليت می‌گويم.»

متن کامل بيانيه شماره ۱۲ مهندس ميرحسين موسوی چنين است:

بسم الله الرحمن الرحيم

خبر دستگيری برادران عزيز آقايان دکتر سيد عليرضا بهشتی و مهندس مرتضی الويری مسئولان کميته پيگيری امور آسيب ديدگان حوادث ايام اخير و سردار مقدم مسئول کميته ايثارگران ستاد انتخاباتی اينجانب موجی از شگفتی و ابهام در دلبستگان به نظام اسلامی ايجاد کرده است. آنان به بند کشيده شده اند در حالی که جرمی جز پيروی از راه انقلاب و دفاع از اجرای عدالت در مورد خون‌های به‌ناحق ريخته شده و کمک به خانواده بی گناهانی که پس از انتخابات به زندان افتاده اند ندارند. آنان اينک در زندان به سر می‌برند در حالی که عاملان فجايع اخير آزادند و مسئولان ادعا می‌کنند حتما به جناياتی که رخ داده است رسيدگی خواهند کرد. آيا با از بين بردن اسناد جنايت و در بند کردن کسانی که حقوق قربانيان را پيگيری می‌کردند اين کار را انجام می‌دهيد؟
المرء يحفظ فی ولده. حرمت انسان‌ها در فرزندانشان پاسداری می‌شود. مردم اينک از مدعيان پرچمداری انقلاب اسلامی می پرسند حرمت شهيد مظلوم انقلاب آيت الله دکتر بهشتی را در خاندان او چگونه رعايت کرده‌ايد؟
مردم ايران!
کاملا پيداست که تلاش‌های شما برای بازگرداندن آرامش به جامعه قرار نيست با پاسخی خردمندانه روبرو شود. روزهايی خطير در پيش‌رو قرار گرفته است. دستگيری کسانی چون دکتر بهشتی يک نشانه است که از حوادثی سهمگين‌تر خبر می‌دهد. اما باطل رفتنی است و آن چيزی که به مردم سود می‌رساند باقی می‌ماند. و اما ما ينفع الناس فيمکث فی الارض. آرامش و هوشياری خود را حفظ کنيد. سلسله حوادث جديدی که آغاز شده است به مانند ديگر تحرکات کور اين ايام برای مخالفان شما جز خسارت باقی نخواهد گذاشت. مراقب باشيد که آنها شما را تحريک نکنند و به هنگام نابود کردن خود به کاشانه و کشورتان لطمه نزنند.
اينجانب به ويژه هتک حرمتی که از بهشتی مظلوم شده است را به فرزندان آن شهيد و شاگردان و پيروان و دوستداران او و تمامی دلبستگان به انقلاب و اسلام تسليت می‌گويم و از خداوند آرزومندم ضايعه‌ای که با اين عمل در قلب مردم ما ايجاد شده است با جاودانه کردن آبروی اين خاندان جبران شود.

ميرحسين موسوی

تفسیر آیات سوره ابراهیم درباره ظلم

بسم الله الرحمن الرحیم
در ادامه بحث گذشته که توضیح بعضی آیات درباره ظالمین بود، این آیات هم قابل ذکر است که دقیقا با اوضاع ایران و بلایی که سر مردم آوردن می خونه:
( ألم تر إلی الذین بدّلوا نعمت الله کفرا و أحلوا قومهم دار البوار. جهنم یصلونها و بئس القرار. و جعلوا لله أندادا لیضلوا عن سبیله قل تمتعوا فإن مصیرکم إلی النار )
آیه به ما میگه که چطور ظالمین، نعمتهای خدا رو به نقمت تبدیل کرده و جهنم را برای ملت خودشون به ارمغان میارن. و بعد میگه که جای این ظالمین جهنمه که جایگاه بسیار بدی هم هست. از کارای این ظالمین اینه که برای خدا شریکانی قرار میدن که بدین وسیله از اینکه ملت، خدا رو بشناسن جلوگیری کنن. دقیقا همون کاری که آخوندا تو ایران کردن و میکنن. با ساختن امامزاده و بقعه، مردم را متوجه قبر میکنن و از توجه کردن مردم به سوی خدا جلوگیری میکنن. ببینین به اسم دین اینکارا رو میکنن. وقتی به اسم دین باشه و از طرف کسانی باشه ادعای تولیت دین رو دارن، عوام هم باور میکنن و به طرفشون میرن. همونطور که الان هم هست. اما اینا فکر کردن میتونن تا ابد به این گمراه کردن مردم از صراط مستقیم ادامه بدن و با چوب خودشون مردم رو هی کنن. دیدیم چطور ملت بیدار شده و انشاء الله شر ظلم و فساد رو به حول و قوه الهی از این مملکت برمی چینند. حالا خدا در آخر آیه چی میگه: میگه به ظالمین که شما کیف بکنین که جایگاه شما در آتشه. انشاءالله همه کسانی که دارن به ملت ما ظلم میکنن در دنیا و آخرت دچار بدترین عذابها بشن.
آیه دیگری که میتونه برای همه ما ملت ایران یک امید باشه این هست:
(( وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصَارُ (42) مُهْطِعِينَ مُقْنِعِي رُءُوسِهِمْ لَا يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاءٌ (43) وَأَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذَابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُوا رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ مَا لَكُمْ مِنْ زَوَالٍ (44) ))سوره ابراهیم.
واقعا این آیات برای همه ما مردم مظلوم ایران امید بخش هست. خوب به آیات دقت کنید ببینید خدا چی میگه: میفرماید: گمان نکنید که خداوند از آنچه که ظالمان انجام میدهند، غافل است بلکه ( عقوبت آنها را) برای روزی به تاخیر انداخته که چشم ها در آن روز همه پایین است. با سرعت آنها را بسوی حساب و کتاب میبرند در حالیکه تحقیر میشوند و سرها و چشم هایشان رو به پایین و قلبهایشان مانند خرابه ای است که هیچ خیری در آن وجود ندارد. ای پیامبر، مردم را انذار بده از آن روزی که عذابشان فرا میرسد و در آن روز ظالمین میگویند: فرصتی دیگر به ما بدهید تا دعوت تو را اجابت کرده و از پیامبران تبعیت کنیم، ( به آنها گفته میشود ) آیا شما نبودید که قسم میخوردید که ما را زوالی نیست؟؟؟

آدم وقتی این آیات رو میخونه واقعا امیدوار میشه که این ظالمین عاقبت به آنچه که کرده اند، خواهند رسید. آیات دیگری نیز هست که در فرصتهای بعدی اگر عمری باقی باشد خواهیم نوشت.
والسلام علی من اتبع الهدی
میر حسین کروبی

۱۳۸۸ شهریور ۱۸, چهارشنبه

تفسیر آیاتی از قرآن در مورد عاقبت ظلم و ظالمین

تفسیر آیاتی از قرآن در مورد عاقبت ظلم و ظالمین

داشتم قرآن میخوندم. سوره ی ابراهیم. به آیاتی برخورد کردم و مناسب حال خودمان و اوضاع کشور دانستم. به ذهنم خطور کرد که این آیات رو تا اونجا که میتونم برای دوستان توضیح بدم. البته آیات پشت سر هم نیست و جدا جدا هستن ولی کلا مثل تمام قرآن جالب هستش. ولی آیات: اولین آیه که بیشتر خطاب به ما ملت هست اینه ( ألم تر أن الله خلق السموات و الأرض بالحق إن یشأ یذهبکم و یأت بخلق جدید ) ترجمه: آیا نمیبینی که خداوند آسمانها و زمین را به حق خلق کرده، و اگر بخواهد شما را از بین می برد و کسانی دیگر را جای شما می آورد. ...

داشتم قرآن میخوندم. سوره ی ابراهیم. به آیاتی برخورد کردم و مناسب حال خودمان و اوضاع کشور دانستم. به ذهنم خطور کرد که این آیات رو تا اونجا که میتونم برای دوستان توضیح بدم. البته آیات پشت سر هم نیست و جدا جدا هستن ولی کلا مثل تمام قرآن جالب هستش. ولی آیات: اولین آیه که بیشتر خطاب به ما ملت هست اینه ( ألم تر أن الله خلق السموات و الأرض بالحق إن یشأ یذهبکم و یأت بخلق جدید ) ترجمه: آیا نمیبینی که خداوند آسمانها و زمین را به حق خلق کرده، و اگر بخواهد شما را از بین می برد و کسانی دیگر را جای شما می آورد. ... خوب به این آیه دقت کنیم. خدا میتونه در یک چشم بر هم زدن ما رو از بین ببره و انسانهای جدیدی رو به جای ما بیاره. در اینجا خدا میخواد قدرت خودش رو به ما نشون بده. اما یه نکته ای که من با خوندن این آیه به ذهنم رسید اینه: حالا که همه ی ما رفتی هستیم، چرا بخاطر یک چیز با ارزش تلاش نکنیم؟ چرا ظلم رو تحمل کنیم؟ چرا نتونیم حق خودمون رو بگیریم؟ چرا باید دولتی که ادعای اسلام داره، بر خلاف دستورات اسلام با مردمش رفتار کنه و ما هیچی نگیم؟ اگه یزید ظالم بود و ظلم میکرد، این دولت بیشتر از یزید ظلم میکنه و مردمش را به تنگ میاره همونطور که آورده. چرا ما پرچمدار آزادیخواهی نباشیم؟ چرا بخاطر آزادیی که خواسته ی اسلامه و خواسته ی همه ملتهاست، نمیریم؟ حالا ببینید خداوند در یه جای دیگه میفرماید: ( إن الله لا یغیّر ما بقوم حتی یغیّروا ما بأنفسهم ) یعنی خداوند هیچ تغییری در ملتی بوجود نمیاره تا هنگامی که اونا خودشون رو تغییر بدن. حالا لازمه ی تغییر اولا اینه که ما خودمون بخوایم. دوما تغییر برای رسیدن به یه چیز بهتر باشه. این دو تا آیه رو من بیشتر مناسب دیدم که خداوند خطاب به ملت میفرماید. ولی همین دوتا آیه رو اگه سردمداران بهش توجه کنن خیلی بهتره. اونا هم اگه خودشون رو اصلاح کنن خیلی بهتره. هزینه اش هم کمتره. حالا اگه خودشونو تغییر ندن و بخوان با همان منش دیکتاتورانه سر جاشون بشینن و ملت رو خر حساب کنن و ... ببینیم خدا چی دربارشون میگه: ( فأوحی إلیهم لنهلکن الظالمین ) خداوند میگه: به پیامبران وحی کردیم که ظالمین را یقینا هلاک خواهیم کرد. ببینین خداوند گفته یقینا ظالمین راهلاک میکنیم. وقتی خداوند اینطور بگه، آیا نباید ظالمین بترسن و مظلومین امیدوار بشن؟ بعد از اون خداوند دقیقا در آیه ی بعدی میفرماید: ( و لنسکنکم الارض من بعدهم، ذلک لمن خاف مقامی و خاف وعید ) یعنی: بعد از اینکه ظالمین رو هلاک کردیم، زمین را به شما واگذار میکنیم ( همون ملک و کشور ) و این برای کسانی هست که از مقام و عظمت من خوف داشته و از وعیدهای من بترسند. حالا تا اینجا رو داشته باشین. ببینیم در آیات بعد خداوند راجع به ظالمین چی میگه: ( یثبّت الله الذین آمنوا فی الحیوة الدنیا و فی الآخرة و یضلّ الله الظالمین و یفعل الله ما یشاء ) یعنی: خداوند، مومنان را در دنیا و آخرت ثابت قدم میگرداند و ظالمین را گمراه، و خداوند هر چه بخواهد انجام میدهد. باز هم آیه، بشارت برای ما و وعید برای ظالمانی که کشور رو غصب کردن هست و مشغول ظلم به مردم هستند است.


اجازه بدین بقیه آیات رو در یه پست دیگه و در یه فرصت دیگه بنویسم. از دوستان خواننده هم میخوام که اگه آیاتی در همین رابطه به نظرشون میاد بگن تا استفاده کنیم.

والسلام علی من اتبع الهدی

۱۳۸۸ شهریور ۱۵, یکشنبه

نامه سرگشاده فرزند مهندس بازرگان به رهبری

ميزان نيوز : مهندس عبدالعلي بازرگان،مفسر به نام قرآن و نهج البلاغه، ديروز در نامه اي سر گشاده به رهبر جمهوري اسلامي به مقايسه رفتار آيت الله خامنه اي با رفتار امام اول شيعيان پرداخت.
نامه فرزند شادروان مهندس مهدي بازرگان بدين شرح است:

هوالعلي الكبير
جناب آقاي سيد علي خامنه اي، نميدانم با چه زبان و از كدامين ظلم و جنايتى با شما سخن بگويم كه مشفقان و دلسوختگان ملت نگفته باشند؟ در نظام متمركز و مطلقه اي كه همه راهها منتهي به رأي و تصميم شخصي شما گشته، نامه‌هاي ناصحانه متعددي در ارتباط با تقلب انتخاباتي وسركوب خونين معترضين به جنابعالي نوشته شده كه هيچكدام هم پاسخي دريافت نكرده‌اند. بنده نيز اميدي ندارم اين نوشته از كانال‌هاي كنترل شده ارتباطي بيت بگذرد و به رؤيت شما برسد، با اين حال بنا به وظيفه ملي و ديني خود نكاتي را يادآور مي‌شوم.

در نظام ولايت مطلقه فقيه، شما و تئوريسين‌هاي اين تِز مدعي هستيد مشروعيت خود را نه از آراء اكثريت مردم، بلكه ازپيوند به ولايت اهل بيت مطهر پيامبرمكرم اسلام مي‌گيريد. سرسلسله ولايت و عرفان در مكتب تشيع اميرالمومنين علي(ع) است كه ديدگاه سياسي خود و معيارهاي مطلوب حكومتي را در “عهدنامه‌اي” كه به “منشور حكومت اسلامي” شهرت يافته، تدوين كرده است. عهدنامه‌اي كه براي اداره سرزمين بزرگ مصر به “مالك اشتر” سپرده تا درماموريت خطير خود به عدالت رفتار كند. بنابراين بر آن شدم عملكرد شما در وقايع خونبار اخير را در عرضه به اين منشور، كه تبلور عصاره تجربيات حكومتي نخستين امام مكتب تشيع است، مورد ارزيابي و مقايسه قرار دهم. گرچه اين نكات را بهتر از من مي‌دانيد، اما خواستم به مصداق:”فذكرفان الذكري تنفع المومنين”، هرچند خوشايند شما و چاپلوسان نباشد، هم يادآوري كرده باشم، و هم به كساني كه ولايت شما را از سنخ همان ولايت مي‌دانند تفاوت زمين تا آسمان را به توفيق حق نشان دهم.

الف – بدبيني ملت به رهبري
جناب آقاي خامنه‌اي، ميليون ها ايراني آزاده، به حق يا باطل، شما را در حوادث اخير به خاطر حمايت بي دريغتان از رئيس جمهور و تقلب آشكارانتخاباتي همكاران او، عامل اصلي تشنجات و كشتارها مي‌دانند وسياست‌هاي يك طرفه و استبدادي شما را محكوم و عدالت و صلاحيت رهبري‌تان را انكارمي كنند. جنابعالي مسلماً چنين قضاوتي را بر نمي‌تابيد، اما مدعي پيروي از كسي هستيد كه (در همان عهدنامه) فرمود:

اگر ملت برتو گمان ستمگري بَرَد( حكم ترا ظالمانه بشمارد)، عذر خويش را با شفافيت تمام براي آنها بيان كن و بدگماني مردم را با دلائل روشن از خود دور ساز. مسلماً در اين (تمكين به حقوق و حاكميت مردم) رياضتي است كه بايد بر خود دهي، و رفاقتي است با مردم، و رسيدني است به آرمانت كه بايد برپاداشتن مردم در راه حق باشد (بند ۱۳۰ عهدنامه).

اما شما جز تأييد شتابزده صحّت انتخابات پيش از زمان قانوني آن و مردود شمردن ادعاي مخالفين بر تقلب درامانت ِ آراء، نه تنها هيچ دليل و منطقي جز پافشاري بر درستي و “شيريني”! آن ارائه نداديد، بلكه نيروهاي سركوب تحت فرمانتان را از “تلخي” عواقب كشتار منع نكرديد. در حالي كه بايد به جاي تهديد و توبيخ، با عدالت و انصاف و عذرخواهي ازملت، آنها را آموزش و رشد مي‌داديد.

با وجود بسته شدن خبرگذاري‌ها و همه امكانات و ابزار رسانه‌اي ِ قابل كنترل، براي بي خبر نگه داشتن توده‌هاي مردم از سركوب سازمان يافته حاكميت، به نظر نمي‌رسد براي شما محدوديتي براي آگاهي ازعوارض اين قلع و قمع باشد. آيا هرگز گزارش و عكسي ازشهدا و مجروحين وقايع اخير را به سمع و نظر شما رسانده اند؟ آيا مي‌دانيد نزد خدا و خلقش، به عنوان تصميم گيرنده اصلي و مسئول مستقيم آنها پاسخگوي در دنيا و آخرت هستيد؟ از دو حال خارج نيست؛ يا مي دانيد، يا نمي دانيد. اين سئوال را رهبر سلف شما در آستانه انقلاب از شاه كرد. آيا به ياد نمي‌آوريد!؟

اختلاف ميان مقام رهبري و ملت، امري بسيار طبيعي و عادي در ساير كشورهاست، در نظام ولايت فقيه، همواره اين مردم هستند كه صغير و مهجور و محتاج سرپرستي هستند و حق هميشه با رهبري است و نظر او “فصل الخطاب” و “حكم حكومتي”اش حذف كننده هرحركت فكري است. اما در همان “عهدنامه”، در تنازع احتمالي رهبر با ملت (مشابه چنين حوادثي)، تصريح شده است طرفين موظفند به كتاب و سنت (قانون) مراجعه نمايند ورهبري هيچ حق ويژه اي بر ديگران ندارد (بندهاي ۶۳ تا ۶۵).

جناب آقاي خامنه‌اي، اينك متاسفانه ميان شما و بخش عظيمي از ملت اختلاف و فاصله‌اي عميق افتاده است كه در صورت لجاجت و بي‌اعتنائي به حقوق مردم، ميرود خداي ناكرده به جنگي داخلي و برادركشي منتهي شود آثار چنين فتنه‌اي كه تا ابد بر پيشاني عاملان آن باقي مي ماند، نام نيكوئي از شما باقي نمي‌گذارد.

توجه تان را به تصوير زشتى ازاين اوضاع در فرازي ديگر ازعهدنامه جلب ميكنم:

اگر ملت بر رهبري چيره گردد (نظام مديريت گسسته شود) يا رهبري به ملت ستم كند، در اين هنگام اختلاف كلمه پديد مي‌آيد و نشانه‌هاي زورگوئي قدرت آشكار مي‌گردد، فريب كاري‌هاي ديني زياد مي‌شود ، عمل به سنت‌هاي نيكو متروك مي ماند، هر كس به دلخواه عمل ميكند، احكام معطل مي‌ماند، دردها و بيماري‌هاي(جسمي و روحي) مردم افزون مي‌شود، هيچ كس از پايمال شدن حق بزرگ و رواج امور باطل بيمي به دل راه ندهد (بي‌تفاوتي مردم). در اين هنگام نيكان به‌خواري و بدكاران به عزّت مي‌رسند(خطبه ۱۶۰).

ب- انتقاد به رهبري
جناب آقاي خامنه‌اي، علي(ع) كه شما سالي را به ياد او نامگذاري كرديد، در همان آغاز خلافت، صريحاً مردم را به حق‌گوئي (انتقاد) از خود و نظردهي (مشورت) دعوت و تأكيد كرد: “من بالاتر از اين نيستم كه اشتباه نكنم، مگر آنكه خدا كفايتم كند” (خطبه ۲۱۶) و در متن عهدنامه معروف خود به مالك هشدار داد:

بايد نزديك‌ترين وزيرانت از نظرقرب مقام كسي باشد كه بيشترين حرف تلخ حق را به تو ميزند و آنگاه كه عملي از تو سر مي‌زند كه خدا از اوليائش ناخوش دارد، كمترين ياري را به تو مي‌رساند، … همكارانت را به جد بياموز تا تو را ستايش و بي‌جهت تجليل نكنند. (بند ۳۳)

شما اگر در حوادث اخير به جاي دستگيري گسترده رهبران گروه هاي سياسي و صاحب نظران دلسوزملك و ملت، از بيم واهي بهره برداري از نيروي خشم ملت، و اعتمادتان به تحليل‌هاي اطرافيانتان، طبق فراز زير با آنان گفتگو و رايزني مي‌كرديد، آيا به صلاح خودتان و ملك و ملت مظلوم نبود؟

تا آنجا كه مي‌تواني با دانايان و حكيمان (كارشناسان) در تثبيت آنچه امور كشور را به اصلاح و مردم را به پا مي دارد مذاكره كن. (بند ۴۰)

رهبران فكري و سياسي مردم كه جاي خود دارد، شما طبق اين عهدنامه وظيفه داريد بخشي از اوقات هفته را به شنيدن نظريات كساني كه به شما انتقاد دارند، اختصاص دهيد:

بايد قسمتي از اوقات خويش را به كساني كه مطالباتي ازخودت دارند اختصاص دهي و در مجلسي عمومي كه نهايت تواضع را به خاطر خدا انجام مي دهي، بدون حضورنيروهاي نظامي، حراستي (امنيتي) و پليس، شخصاً حضوريابي تا گويندگان (شاكيان) بدون لكنت زبان با تو سخن بگويند، كه من از رسول خدا، نه يكبار، كه به كرات شنيدم كه مي‌فرمود: هرگز نظامي را كه حق ِ ضعيف بدون لكنت زبان از قوي ستانده نمي‌شود، نمي توان نظام مقدس (پاك و مبراي از عيب) شمرد… ( بندهاي ۱۰۹ تا ۱۱۱)

جناب آقاي خامنه‌اي، هواداران شما با كدام معيار، حكومتي را كه مطالبه امانت درآراء انتخابات را با ضرب و شتم و ابزار قتاله پاسخ مي‌دهند، نظام مقدس!! مي‌شمارند؟ شما وقتي كارهاي بزرگ را به اشخاص كوچك مي‌سپاريد، براي حفظ موقعيت خود از هيچ اقدامي فروگذاري نمي‌كنند. به راستي منطق شما درحمايت مستمر از آقاي احمدي نژاد، كه مملكت را با عملكردش در آستانه نابودي قرار داده، جز نزديكي به افكار خودتان، آنچنان كه در نماز جمعه گفتيد، چيست؟ نمازي كه فرصت استثائي خدائي بود تا جامعه را با قبول تقلب وقضاوت منصفانه خودتان به آرامش بياوريد. اما در “عهد نامه علي” آنگاه كه ضوابط گزينش كارگزاران را: داشتن تجربه، حياء، خانواده صالح، سابقه در اسلام پيشگام (نه متحجر)، اخلاق كريمانه، بي طمعي مالي، عاقبت انديشي و … تبيين ميكند به گونه ديگري توصيه شده است:

كارگزارانت را پس ازآزمايش به كار بگمار، نه با تمايل شخصي و رأي فردي. كه اين شيوه ظلم است و خيانت (به ملت). (بند ۷۲)

ج- سركوب مخالفين
كشتارهاي فجيعي كه در برخورد با دانشجويان و يا در تظاهرات مسالمت آميزخياباني در حوادث اخيرتوسط نيروهاي تحت فرمان مستقيم وغير مستقيم شما رخ داده است، تماماً حكايت از عزم راسخ آن مقام در قلع و قمع مخالفيني مي‌كند كه جز تجديد انتخابات ِمهندسي شده درخواست ديگري ندارند. گويا فدا شدن هزاران نفر براي به كرسي نشاندن تصميم رهبري و ناديده گرفتن ميليونها درخواست منطقي اهميتي در نظام ولائي شما ندارد!؟

اگر از خاطر نبرده باشيد،۵۶ سال قبل در بيدادگاه نظامي شاه، وقتي مرحوم طالقاني و ساير سران نهضت آزادي محاكمه مي‌شدند، مهندس بازرگان پس از دريافت محكوميت ده ساله خود خطاب به تيمسار”قره باقي” رئيس دادگاه گفت:

ما آخرين گروهي هستيم كه با زبان قانون وبه شيوه مسالمت آميز با شما سخن مي‌گوئيم. با محكوم كردن ما ملت خاموش نمي شود بلكه با زبان ديگري با شما سخن خواهد گفت.

ده سال بعد حركت‌هاي چريكي درجنگل‌هاي “سياهكل” و عمليات مسلحانه شهري جايگزين مبارزات مسالمت آميزپارلماني شده بود. تشكيلات شما استثنا نيست و قوانين الهي شيخ و شاه نمي‌شناسد.

شما اين سخت‌سري و قاطعيت را به نفع نظام ولائي مي‌دانيد، اما در فراز ديگري از منشور حكومتي على (ع) نظر ديگري عنوان شده است:

ترا هشدار ميدهم در باره خونها (جان مردم) و خون ريزي به ناحق. زيرا هيچ عاملي بيش از كشتاربه ناحق موجب بروز نابساماني‌هاي اجتماعي (نقمت) و پي‌آمدهاي تخريبي عظيم و زوال و بريده شدن مدت (حكومت) نمي‌گردد …. مبادا پايه هاي سلطنت خويش با ريختن خون حرام تقويت كني كه چنين شيوه‌اي نه تنها موجب تضعيف و سستي اركان حكومت، بلكه زوال و انتقال آن (به نظامي ديگر) مي‌شود. (بند ۱۴۱)

جناب آقاي خامنه‌اي، شما كه اجازه نمي‌دهيد خبرنگاران داخلي و خارجي از صحنه‌هائي كه هوادارانتان آفريده‌اند، فيلم و گزارشي تهيه كنند، آيا مستقل از فضا و فيلتري كه پيرامونتان ايجاد كرده‌اند هرگز فرصت كرده‌ايد نيم نگاهي به عكس‌ها و فيلم‌هائي كه جوانان جسور با موبايل‌هاي خود از جنايت‌هاي مأمورانتان گرفته‌اند بيندازيد؟ آيا حمله نيروهاي سركوبگر در لباس شخصي را كه همچون گرگ به جان جوانان برومند وطن افتادند ديده‌ايد؟ مگر امام علي(ع) در همان عهدنامه هشدار نداده بود:

مبادا، همچون درندگان به جان مردم افتاده و خورد نشان را غنيمت بشماري. آنها از دو حال خارج نيستند؛ يا برادر ديني تواند و يا همنوع تو (بند ۹ و ۱۰).

البته شما در نماز جمعه با فرافكني زيركانه‌اي مسئوليت اين جنايت ها را به گردن “تروريست هاي نفوذي”! انداختيد كه در پوشش تظاهرات خياباني ضربات تروريستي خود را وارد مي كنند. عجبا، چگونه است كه تروريست ها اهداف خود را همواره از ميان دانشجويان معترض دانشگاهها و در ميان مردم عادي انتخاب مي‌كنند!؟

گفتيد:”اينكه بروند دانشگاه و جوان دانشجوي مؤمن و حزب اللهي را آنهم با شعار رهبري مورد تهاجم قرار دهند دل انسان را واقعا خون مي كند”! اگر چنين احساسي صادقانه است، چرا براي يكبار هم كه شده دستور نمي‌فرمائيد نيروهاي انتظامي شما با نيروهاي رسمى با لباس شخصي برخورد و آنها را دستگير كنند؟

امام علي به مالك اشتر، با آنكه مطمئن ترين ياور او بود، در دفاع از حقوق مردم تازه مسلمان مصرو پرهيز او از اتخاذ شيوه‌هاي خشن در برخورد با مردم فرمود:

اگر به خطا كسي را كشتي يا تازيانه‌ات، يا شمشيرت، يا دستت در عقوبت از حدّ گذرانيد، يا با مشت و بالاتر از آن، به ناخواسته مرتكب قتلي شدي، نبايد گردن كشي و غرور قدرت تو مانع آيد كه خون بهاي مقتول را به خانواده اش بپردازي.

جناب آقاي خامنه‌اي، در نظام ولايتي شما خونبها كه پيش كش! جنازه جوانان را هم به خانواده‌هاشان به راحتي تحويل نمي‌دهند تا بر آنان عزاداري كنند!؟ اين است رأفت وعطوفت اسلامي ادعائي شما!

شما با تحريك عواطف مذهبي نمازگزاران، بخش عظيمي از ملت را فريب خوردگان يا وابستگان به بيگانه شمرده و مرتكب ظلم عظيمي مي‌شويد. شما ناله و نفرين مادران داغدار وفرزندان شكنجه شده آنان را نمي‌شنويد اما در نظام خداوند ِ سميع و عليم ناله والدين “ندا”هاي مقتول بدون جواب نمي‌ماند.

(بند۱۹) هيچ عاملي براي تغيير نعمت‌ها (راحت و رفاه و امنيت و آزادي) در جامعه و شتاب گرفتن نقمت ها (نوميدي، اعتياد، فساد، فحشاء و …) مؤثرتر از قدرت گرفتن يك حكومت بر پايه ظلم نيست. زيرا خداوند شنواي دعاي شكنجه ديدگان و در كمين ستمگران است.

د- شخصيت پرستي مشركانه

جناب آقاي خامنه‌اي، ملت ما در انقلاب سال ۵۷ ازطاغوت زمان كه نماد طغيان استبدادي يك فرد بود، نجات يافت و به حاكميت ملي رسيد. اينك پس از ۳۱ سال، گرچه ظواهر و عناوين عوض شده، اما همچنان در بر همان پاشنه مي گردد و اكثريت ملت درنظام ولايت مطلقه و شوراي نگهبان و ساير نهادهاي وابسته، از حاكميت خود محرومند. شيوه‌هاي شخص پرستي و بت سازي مشركانه از مقامات و تملق و چاپلوسي، سكه رايج زمانه است و بر خلاف امام علي كه در طرد و دفع متملقين فرصت‌طلب از هيچ فرصتي دريغ نمي‌كرد، متأسفانه ديده نمي‌شود مقام رهبري ابراز برائتي از چنين چاپلوساني كرده باشند. گويا اين فراز زير از عهدنامه به كلي فراموش شده است:

هرگاه از اقتدارخويش احساس ابهت واوج خيال (در آسمان جاه و مقام) كردي، نگاهي به عظمت ملك خداوند بر بالاي سرت بيفكن و قدرت او را برخويش، كه فاقد آني، در نظر بگير. با چنين به خود نگريستني سركشي تو تسكين مي يابد، تند و تيزي تو فرو مي‌كاهد و عقل و خِردي كه از توگريخته باز مي‌گردد (بند۱۴).

ر - عدالت پروري

انتظار ملت از شما چيزي جز انصاف و عدالت و ترجيح حقوق ملت برتمايلات خودتان نيست، شادماني شما نيز، آنچنان كه در عهدنامه آمده است، نبايد جز اجراي عدالت و جلب رفاه و رضايت مردم باشد. اين سخن ِامامي است كه يكسره از ولايت او داد سخن مي‌دهيد:

بهترين مايه شادماني رهبران بايد بپا داشتن عدالت در شهرها وپديدار شدن دوستي (طرفداري) ملت باشد و چنين دوستي حاصل نمي‌شود، مگربا خوش‌بيني‌شان و اين نيزحاصل نمي‌شود جز با گردآمدنشان پيرامون مسئولين امور و سنگين نشمردن بار دولت آنها بردوش خود و ترك ِآرزوي سر آمدن دوران زمامداري‌شان (بند۵۸).

جناب آقاي خامنه‌اي، پايان بخش نامه خود را مقدمه عهدنامه امام علي قرارمي‌دهم، مقدمه‌اي كه به هنگام اعزام مالك اشتر به سرزمين فراعنه، نوشته شده است:

اي مالك، بدان كه تو را به سرزميني فرستاده‌ام كه پيش از تو دولت‌ها ديده، برخي دادگر و برخي ستمگر. و مردم در كارهاي تو به همان چشمي مي‌نگرند كه تو در كار رهبران پيش از خود مي‌نگري ودرباره تو همان مي‌گويند كه درباره آنان مي‌گوئي و نيكوكاران را از آنچه خدا بر زبان مردم جاري مي‌سازد توان شناخت.

ميهن عزيز ما بيش از ۲۵ قرن است درسلطه سلسله سلاطيني، عموماً ستمكار زيسته است، زمان زيادي نداريد تا قضاوت بندگان خدارا عوض كنيد. آريامهر!! آنگاه صداي انقلاب مردم را شنيد كه فرياد “مرگ برشاه” همه فضاي شهر را پر كرده بود. به نصيحت اميرمؤمنان گوش دل بسپاريد كه فرمود:

كفايت كار مردم به عهده تو قرار گرفته وخداوند ترا در رفتارت با ملت امتحان مي‌كند. پس خود را در جنگ با خدا قرار مده كه قدرتي در برابر انتقام او نداري و نيز بي‌نياز از عفو و رحمتش نيستي (بند۱۱).

… و مااريدان اخالفكم الي ما انهيكم عنه ان اريد الاالاصلاح مااستطعت و ماتوفيقي الابالله عليه توكلت و اليه انيب (هود۸۸).

منبع: سنی نیوز